روضه منظوم بسیار زیبای شاعر خوش قریحه میبدی

حجت الاسلام مسلم زارع یکی از طلبه های جوان و محجوب میبدی است که دستی هم بر شعر دارد. آنچه در ادامه این مطلب ملاحظه می فرمایید غزل آئینی بسیار زیبایی است از این روحانی جوان و خوش قریحه که توصیه می کنیم خواندن این روضه منظوم را از دست ندهید…

شاعر: حجت الاسلام و المسلمین مسلم زارع*

از اوج آسمان غزلی نو به ما رسید فصلی پر از قنوت ، پر از ربنا رسید
جبریل بود آنکه به عالم نوید داد کشتی نشستگان جهان!ناخدا رسید
پیغمبری که با فقرا بر زمین نشست معراج رفت و تا ملکوت سما رسید
دنیا میان جهل مرکب اسیر بود یکباره عشق والقلم از نا کجا رسید
_
شصت و سه سال بعدجهان غرق آه شد فریاد از مدینه به سمت خدا رسید
قرآن به دست؛ روح بلندش عروج کرد کارش ولی چگونه بگویم کجا رسید؟
بر پیکرش هنوز “نمی” مانده بود و آه از آتشی که بر جگر مرتضی رسید
هیزم به دوش های جهنم کنار در آنسوی در ببین چه به خیر النسا رسید
آه! دلم از ادامه ی این شعر خونی است خونی که چکه چکه به پس کوچه ها رسید
دیگر مپرس برگ گل از گل چرا جداست یااینکه توی کوچه چه برمجتبی رسید؟
_
آتش که شعله شعله زمان را مرور کرد ناگه شراره ای زد و تا کربلا رسید
“آه از دمی که لشکر اعدا نکرد شرم ۱” بیداد نیزه بود که بر خیمه ها رسید
طفلان شبیه پاره ی آتش میان شب هر سو صدای زخمه ی واویلتا رسید
دیگر شکست بغض خدا تا که روضه خوان بر لحظه ی گریز سر نیزه ها رسید…
———————————————————
۱وامی از محتشم کاشانی

*نویسنده وبلاگ “یا ادرکنی(عج)”