منفورترین حلال خدا

حجه‌الاسلام و المسلمین محمدحسین کارگر

  • حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین کارگر

در روایات می خوانیم که : محبوبترین بناها در اسلام پیمان مقدس ازدواج است و منفورترین چیز نزد پروردگار عالمیان، خانه‌ای است که با طلاق و جدایی از هم فرو پاشد (یعنی از هم پاشیدگی کانون گرم خانواده با طلاق مبغوض خداوند است).

این پدیده خصلت برانداز در جامعه اسلامی محصول دور ماندن زوجین از سبک زندگی اسلامی و غفلت از جزئیات زندگیست که در جای جای زندگی اهل بیت ع به چشم می خورد .

شیعه یعنی پیرو ؛ یعنی کسی که در حرکات و سکناتش از مولایش علی ع و فرزندان علی و فاطمه ع الگو می گیرد نه از فلان هنرمند ، ورزشکار ، بازیگر فیلم و بازیگردان های ماهواره ها ، اینترنت و فضاهای مجازی !

عواملی چون : ازدواج در سنین بالا ، ارتباطگیری های ناسالم ، تجملات ، دخالت های نابجای اقوام و مشاوران نا اهل ، نباید بی اهیمت و ناچیز تلقی شود و نتیجه کم اهمیت جلوه دادن آنها ،  فرو رفتن در حوادث و اتفاقات جبران ناپذیر است و با کمی تامل و موشکافی این عوامل ، جزء موارد تراز اول در اقدام به جدایی و طلاق به شمار می آیند .

۱-) ازدواج در سنین بالا : با افزایش سن زن و مرد مجرد جایگاه آنها نیز تثبیت تر می شود و به استقلال نسبی می رسند و هر کدام دارای توانایی ها و موفقیت های شغلی ، مادی و مالی و یا علمی می گردند و در نتیجه توقع شخص بالا می رود که در صورت بر آورده نشدن آن انتظارات ، خیلی سریع ، صورت مسئله را پاک می کند و انگیزه ای برای حل آن نخواهد داشت . برای این شخصیت ، مثال ظریفی مطرح کرده اند که اگر نخ قرقره که نازک است را به هم گره بزنیم باز شدن این گره کارسختی است اما دو تا طناب بزرگ هم خیلی بد گره می خورد و هم خیلی سریع از هم باز می شود.

۲-) ارتباطگیری ها ناسالم : کسی که به راحتی در فضاهای مرتبط با گوشیهای همراه ، اینترنت و یا کوچه و بازار با دل مریضش ، با جنس مخالف مرتبط می شود و دوست پیدا می کند و برای این ارتباط حد و مرزی قائل نیست ، ازدواج برایش قفس است و سختیهای زندگی و همچنین ناملایماتی ها و کج سلیقگی هایی که در هر زندگی مشترک و خانواده ای وجود دارد ، برایش غیر قابل تحمل و لاینحل می شود و از آنجا که ازدواج ، او را به یکسری قوانین و شئوناتی مقید می کند که مانع هوسرانی هست ، سعی می کند این قید و بندی را که به گمان خودش مانع خوشگذرانی و یله و رها بودنش است ، باز کند

۳-) تجملات و اشرافیگری : تجملات در زندگی های امروزی ، انسان را راحت طلب و تنبل بار می آورد و در نتیجه از فطرت ساده و پاکش دور می نماید و برای ابراز عواطف و احساسات وقت نمی گذارد ؛ موبایل و فضاهای اینترنتی مرتبط با آن و به طور کلی این اینترنت و ماهواره ها یکی از ابزار ترویج تجمل گرایی است و کسی که از وسایل ماشینی و تجملی و لوکس لذت می برد دیگر نیازمند محبت و لذت حقیقی و دریافت عاطفه در ارتباط سالم و متقابل نیست .

بنابراین دلبستگی به تمایلات مادی و تجملات ، عواطف انسان را سمت و سو می دهد و آن را از مسیر درست خارج می کند ؛ تجمل گرایی باعث میشود حتی ظاهر انسان برای غیر خودی ها و نامحرم ها بیشتر جلوه کند ؛ چرا که شخص می خواهد داشته های خودش را به رخ دیگران بکشد و از همین رهگذر خودش را بالاتر نشان دهد که این نگاه در پوشش و برخورد با دیگران بروز می کند بنابراین شخص از حریم های خود پا فراتر می نهد و در معرض دید هزاران نفر قرار می گیرد و انسانی که خودش را وسیله لذت جویی دیگران قرار داد نمی تواند محدود به یک نفر شود و تشویق و ترغیب و بهره و همراهی یک نفر او را ارضاء نمی کند

با علاقه به تجملات نوعی علاقه و اشتیاق کاذب در وی ایجاد می شود که انسان را از محبت و علاقه واقعی غافل میکند و در نهایت به اسراف و تبذیر مبتلی می شود و نبودن قناعت در بین خانواده‌ها عامل بسیاری از اختلافات است چرا که به جای قناعت، اسراف و تبذیر و ریخت و پاش رواج یافته که این رذیله ، به طور چشم گیری به بحث طلاق دامن می‌زند.

زن و مرد مرفه ای که مشغولیت کمتری در زندگی خود دارند ، فرصت بیشتری را برای فکر کردن به بیرون خانه و غریبه ها پیدا می کنند و نسبت به شریک زندگی بی توجه می شوند .

مقام معظم رهبری می فرمایند : اشرافیگری و تجمل گرایی دارای دو عیب است یکی اسراف و دیگری که مهم تر از اولی است ایجاد فرهنگ تجمل گرایی و ترویج مسابقه ریخت و پاش و اسراف

در روایت آمده هست 🙁 أَنعَمُ‏ النَّاسِ‏ عَیْشاً مَنْ مَنَحَهُ اللَّهُ الْقَنَاعَهَ وَ أَصْلَحَ لَهُ زَوْجَهُ.) یعنی : خوشترین زندگی را کسی دارد، که خداوند سبحان به وی قناعت عطا کرده و همسرش را سازگار و شایسته قرار داده است و یا در حدیثی دیگر می فرماید : (… وَ التَّقْدِیرُ نِصْفُ الْمَعِیشَهِ، وَ المَرْأَهُ الصَّالِحَهُ أَحَدُ الْکَاسِبَیْن‏)اندازه گیری و ایجاد تعادل در دخل و خرج نیمی از زندگی است و همسر خوب یکی از راه های کسب در آمد است یعنی همانگونه که کار و فعالیت مرد در معیشت خانواده موثر است زنی که دخل و خرج شوهرش را مدیریت کند تا داشته ها با خروجی ها همخوانی داشته باشد ، این تدبیر معادل آن فعالیت مرد هست و ارزش کاری مرد را مضاعف می کند

۴-)کج فهمی ها از دین و روابط :

گاهی مرد نیازمند آرامش و همدمی با همسرش است ولی خانم با بی توجهی به این نیاز ، یا شاغل بوده و بیرون خانه مشغول کار هست که دو شغله بودن و یا دوشیفته  کار کردن هم این معضل را تشدید می کند و یا  در جلسه روضه ، ختم صلوات ، زیارت عاشورا ، عروسی و فلان و بهمان حضور دارد که اگر این رویکرد استمرار داشته باشد ، در سرد شدن ارتباط زوجین خطرناک هست؛ از طرفی لازم است مرد نیز ، یک جزئیاتی را مراعات کند و بدانها پایبند باشد چرا که اگر مرد ، خودش را نآراید یعنی لباس کثیف و یا متناسب با خواسته خانم نپوشد و آنگونه که خانم می خواهد همراهی نکند وی در کوچه و خیابان و سطح شهر دنبال آنچه که دلش طلب کرده ، می گردد و از بیرون کانون گرم خانه ، خواسته خودش را جستجو می کند . قله رعایت این نکته ، مربوط به زن است که آراستگی او در خانه و جلوه گریش از تشتت دل مرد جلو گیری می کند و عطشی برای او جا نمی گذارد که در کف خیابان و جاهای دیگر برطرف کند .

۵-) دخالت های نابجای اطرافیان

پدر و مادر ها و بزرگترها ، در قالب مشاوره دادن به فرزندانشان به دلیل عدم علم و آگاهی به شرایط زندگی آنها و مقایسه این زندگی با فرزندان دیگر و اطرافیان به بحث های چالش بر انگیز دامن می زنند که منجر به جدایی می شود .

در گذشته بزرگترها در مواجهه‌ با مشکلاتی که فرزندانشان پیدا می‌کردند، تدابیر بسیار خردمندانه و عاقلانه‌ای داشتند، اما امروزه پدر و مادرها متأسفانه از تدبیر لازم برای مواجهه‌ با مشکلات میان فرزندشان و همسرش برخوردار نیستند لذا به محض اینکه کوچک‌ترین اختلافی بین فرزندانشان با همسرانشان ایجاد شود، به جای اینکه راه‌حلی مدبرانه روی این مسائل داشته باشند، متاسفانه مشکلات آن ها را برجسته تر می کنند .

۶-) عدم گذشت : چشم پوشی نکردن از اشتباهات کوچک و لغزشهای کلامی و رفتاری در خانواده باعث می شود که مسئله ای جزئی و ریز بسیار حاد و کهنه شود در این مواقع تغافل وتجاهل به زن و مرد اجازه جبران و رشد می دهد وثمره این فضیلت و صفت خوب ، مدارا کردن با هر سلیقه و ذائقه ای در محیط خانواده است

۷-) اعتیاد  : مطالبه معتاد از تمام ظرفیت خانواده و امکانات برای لذت جویی خودش است که این شخص ، مصرف گرای صرف می شود و ذره ای به عواطف و خواسته های اطرافیانش توجه نکرده و له شدن دیگران در کنارش دیده نمی شود

۸-) نداشتن مهارت های زندگی : بسیاری از جوانان قدرت تصمیم‌گیری و حل مسائل و مشکلات را ندارند و نمی‌دانند زمانی که در زندگی با مشکل مواجه شد، چگونه تصمیم بگیرند و از مسئولیت پذیری و ایفای نقش در هر مر حله ای از زندگی سر باز می زنند این مهارت ها باید در خانه ها پایه ریزی شود و شاکله فرزند بر اساس آن شکل گیرد که در کجا عواطف صرف شود و از عنصر صبر و استقامت استفاده کند

۹-) نبودن اخلاق اسلامی در خانواده ها : بیگانه بودن از جزئیاتی که اسلام روی آنها تاکید دارد باعث فاصله گرفتن آنها از دین و دل سپردن به تجویزهای دنیای مادی است که بر طبل جدایی دلها می کوبد

خلاصه هر چه بیش از توان عرفی و اجتماعی زن و مرد در خانواده تجلی کند از عوامل جدایی ولو عاطفی محسوب می شود و در نهایت از پیامدهای طلاق می توان اختلالات عاطفی ، اجتماعی و همچنین ناکام ماندن در تربیت فرزند را نام برد .