چند خاطره جالب از امر به معروف و نهی ازمنکر توسط مرحوم آیت‌الله اعرافی

حاج شیخ، عنایت شدیدی به اجرا کردن احکام شرع داشت و کوچکترین بی توجهی به دستورات الهی و اهانت به دین و مقدسات دینی را برنمی‌تافت و در مقابل آن ایستادگی می‌کرد. در هر موردی به مقتضای مورد با شیوه مناسب برخورد کرده و امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد.

  • برای الگودهی به افراد جامعه و به ویژه جوانان، شناخت مشاهیر و افراد سرشناس شهرمان و معرفی خصال نیکوی آنان اجتناب ناپذیر است. از همین روی تصمیم گرفتیم تا در سلسله مطالبی به بازخوانی زندگانی پربار مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد ابراهیم اعرافی بپردازیم. برای همین منظور از کتاب «پارسای کویر» که به اهتمام حجه الاسلام و المسلمین زکریا اخلاقی به زیور طبع آراسته گردیده است، استفاده نموده ایم:

Mohamma_ebrahim_arafismall-215x300

حاج شیخ، عنایت شدیدی به اجرا کردن احکام شرع داشت و کوچکترین بی توجهی به دستورات الهی و اهانت به دین و مقدسات دینی را برنمی‌تافت و در مقابل آن ایستادگی می‌کرد. در هر موردی به مقتضای مورد با شیوه مناسب برخورد کرده و امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد. حتی قبل از انقلاب تا حدی که امکان داشت، حدود و تعزیرات الهی را اجراء می‌کرد. طاغوتیان و خوانین منطقه از او حساب می‌بردند و هیچکس در محل، جرئت تظاهر به گناه نداشت.

یکی از نزدیکان ایشان می‌گوید: بعضی از شبهای تابستان روی پشت بام می‌خوابیدیم. شبی حدود ساعت ۱۲ بیدار شدم و دیدم برخلاف معمول ایشان بیدارند و ناراحت. معلوم شد کسی در محل، رادیو یا گرامافونی داشته و صدایش را بلند کرده و صدا به گوش ایشان رسیده و ایشان از شدت ناراحتی نتوانسته‌اند بخوابند. صبح که برای نماز به مسجد رفتند، فرمودند: قبل از نماز باید این دستگاه از آبادی خارج شود. با اصرار نمازگذاران، نماز را خواندند و بعد چند نفر رفتند و به آن شخص تذکر دادند و او آن وسیله را از محل بیرون برد.

بار دیگر شخصی رادیو خریده بود و موسیقی گوش می‌داد. حاج شیخ مطلع شدند و با یکی دو نفر به در خانه آن شخص رفته و تذکر دادند. آن شخص به احترام حاج شیخ گفت: من الان این رادیو را می‌شکنم و دیگر از آن محله صدای موسیقی بلند نشد.

رئیس یکی از اداره‌های میبد، منزلی را در شهیدیه اجاره کرده و تلویزیون آورده بود و آنتن آن را پشت بام گذاشته بود. حاج شیخ مطلع شد و شب پس از نماز مغرب فرمود: تا آنتن تلویزیون پایین نیاید من نماز عشاء نخواهم خواند. عده‌ای از نمازگزاران همان لحظه بین دو نماز حرکت کردند و به منزل آن شخص رفتند. شخص مزبور وقتی از ناراحتی حاج شیخ با خبر شد، احترام گذاشت و گفت: نه تنها آنتن را پایین می‌آورم بلکه تلویزیون را هم می‌شکنم.