درباره مشی روزنامه کیهان با مخالفان

سید مصطفی میرمحمدی

  • سید مصطفی میرمحمدی

حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان در دوران ترکتازی دوم خردادی ها تکیه گاه محکم انقلابی ها و مستضعفین بود و بچه حزب الهی ها وقتی هنجارشکنی های مدام دولتی ها و نوچه هایشان را می دیدند و نمی توانستند کاری کنند به کلمات سرشار از منطق و پرشور حسین شریعتمداری پناه می آوردند و اتفاقا مقالات مدیر مسئول کیهان مرهم بسیار خوبی بود بر سوزجگر دل سوختگان امام و انقلاب.

در دوران احمدی نژاد تعداد رسانه های ارزشی -چه در عرصه مجازی و چه در مکتوب- از انگشتان یک دست فراتر رفت و حالا بار حمایت از گفتمان انقلاب اسلامی فقط بر دوش کیهان نبود و اتفاقا در بعضی موارد روزنامه کیهان در تحلیل مسائل از رسانه های دیگر ارزشی عقب می افتاد که البته به خاطر اخلاص ستودنی آقای شریعتمداری این نقیصه فورا جبران یا کمرنگ می شد.

اما غرض از نوشتن این مطلب یا به قول آقای شریعتمداری -وجیزه- آن بود که امروز که متن “گفت و شنود” روزنامه کیهان را خواندم بسیار متاسف شدم. می دانید که این ستون را مدیر مسئول کیهان شخصا می نویسد. آقای شریعتمداری نوشته بود:

گفت: چه خبر؟!
گفتم: شخصی به نام «محمود سریع‌القلم» در مصاحبه با یک ماهنامه وابسته به جبهه اصلاحات گفته است «باید همه خوشحال باشیم که بالاخره بعد از یک و نیم قرن افراط و تفریط، ما ایرانیان به کانونی تحت عنوان «اعتدال‌گرایی» رسیده‌ایم»!
گفت: یعنی پیروزی انقلاب اسلامی و همه سال‌های حماسی پس از آن از نوع افراط و تفریط بوده است؟! اصلاً این یارو کی هست؟!
گفتم: اختیار دارید! این حرف‌ها چیه؟! ایشان با حکم آقای روحانی به عنوان مشاور ویژه رئیس جمهور انتخاب شده است!
گفت: آقای روحانی که خودش را فرزند انقلاب می‌داند، چرا این آدم بی‌سواد و دم دستی را، آنهم به عنوان مشاور ویژه خود انتخاب کرده است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! از آدم بی‌سوادی پرسیدند کجا مشغولی؟ گفت؛ در شرکت کامپیوتری و شبکه اینترنتی «اَپل» کار می‌کنم! گفتند، تو که سواد معمولی نداری چطور آنجا استخدام شده‌ای؟! و یارو گفت؛ کار من نیازی به سواد ندارد، من فقط سیب‌ها را گاز می‌زنم!

من با گفتمان و تفکرات سریع القلم و امثال وی مبنائا مشکل دارم و حرفها و مکنونات آنان را به هیچ وجه قبول ندارم. اما هر طور که پیش خودم حساب می کنم می بینم آقای شریعتمداری در مطلبشان اخلاق و ادب را مراعات نفرموده اند. این که در یک روزنامه رسمی و پرسابقه کشور به یک استاد دانشگاه که اتفاقا در طراز علمی بالایی قرار دارد بگوییم “بی سواد”، “دم دستی”، “یارو” و… به نظرم اصلا در شان یک چهره انقلابی و ارزشی مانند آقای شریعتمداری نیست.

همین گفت و شنود را می شد با رعایت ادب و اخلاق اسلامی نوشت بدون اینکه ذره ای از مزه و جذابیت آن کاسته شود.

ضمنا این کار علاوه بر اینکه از نظر اخلاقی و شرعی صحیح نیست، به لحاظ حرفه ای نیز مخاطب را مشمئز می کند و او را نسبت به رسانه مذکور بدبین و دل سرد می نماید.

نکته دیگر اینکه برای من سوال است که چرا آقای شریعتمداری اصرار دارد فقط به منتقدین، اپوزیسیون و دشمنان این نظام بپردازد؟ چرا ایشان به رویش های انقلاب اسلامی در حوزه های مختلف که الا ماشاءالله زیاد هم هستند، نمی پردازد؟ فکر کنم توضیحات مبسوط  در این زمینه را آقای وحید جلیلی در مقاله “دشمن شناسان دوست فراموش” داده اند.