وقتی النگوهای پیرزن میبدی را به زور از دستش خارج میکنند!
ین مورد برایم خیلی عجیب و تاسف بار بود چراکه در هنگام رسیدن، پیرزن حدودا ۶۰ ساله ای را ناراحت و مضطرب دیدم که با سابقه ناراحتی قلبی از شدت ترس و نگرانی بر خود می پیچید و از دردسینه اش شکایت داشت. قبلا عمل قلب هم کرده بود.
- صابر آقایی میبدی/ میبد بالا
چند روز پیش به محله فیروزآباد _حدود۱۰۰ متری میدان دوازده امام بسمت خط سنتو_ اعزام شدیم.
هنگام رسیدن به صحنه با موردی عجیب مواجه شدیم. اصولا ماموریتهای اورژانس۱۱۵ موارد اورژانسی و بیماریهایی که نیاز به رسیدگی فوری و حاد دارد را در برمیگیرد اما این مورد برایم خیلی عجیب و تاسف بار بود چراکه در هنگام رسیدن، پیرزن حدودا ۶۰ ساله ای را ناراحت و مضطرب دیدم که با سابقه ناراحتی قلبی از شدت ترس و نگرانی بر خود می پیچید و از دردسینه اش شکایت داشت. قبلا عمل قلب هم کرده بود.
طبق معمول در این صحنه اورژانسی نیز همسایگان و رهگذران زیادی حضور داشتند. از دلیل ترس و نگرانیش جویا شدم، با صدای لرزان و نالانش می گفت: “زنی وارد خانه ام شد، در خانه تنها بودم، در بستر افتاده بودم که بالای سرم آمد، چند کلمه ای احوال پرسی کرد و بعداز آن دستم را گرفت! شروع به کشیدن دستم و بیرون آوردن النگوهای دستم کرد! خیلی می خواستم بلند شوم و جیغ و داد کنم اما نه می توانم سریع بلند شوم و نه می توانم با این نفس نداشته ام سر و صدا کنم. اما کمی جیغ و داد زدم مردم و همسایه ها ریختند تو خونه ام. این زن نانجیب دزد تا دید مردم اومدند از اون یکی در خانه فرار کرد!
این زن را تحت درمان قراردادیم،جهت بستری با مراقبت به بیمارستان منتقل کردیم. اما براستی اگر این مادر مسن، خدایی ناخواسته دچار مشکل شد، چگونه و چه کسی جواب این ناامنی هایی که روز به روز درحال بیشتر شدن است را می دهد؟!
با سلام خدمت دست اندرکاران سایت میبد ما می خواستم اگر می شود این مطلب را در سایتتان چاپ کنید
در ناامنی های سالهای اخیر میبد برایمان عادت شده که همواره انگشت اتهام را به سوی غیربومی ها بگیریم و آنها را مقصر نشان دهیم.
البته قبول دارم که بیشتر این ناامنی ها از ناحیه غیربومی ها است ولی نکته خیلی مهمی که از آن غفلت کرده ایم آن است که نفهمیده ایم متاسفانه برخی از همین همشهریان خودمان هم دست کمی از غیربومی ها ندارند.
شما در دو جنایت بزرگی که در میبد اتفاق افتاد یعنی ربودن فرزند رییس یکی از کارخانجات کاشی میبد و همچنین ربودن و کودک آزاری طفل ۶ ساله که اخیرا انجام گرفت، شاهد هستید که مجرم و متهم اصلی همین افراد میبدی بوده اند.
در پرونده اول ظاهرا کل این ماجرا با نقشه یک میبدی و با عملگی چند افغانی و غیربومی صورت گرفت و در پرونده دوم هم پدر قسی القلبی با همکاری خواهر و شوهر خواهر معتادش (که همگی میبدی بودند) می رباید و او را به گیلان منتقل می کند و پس از مدتها کودک آزاری این طفل بی گناه را با ضربه مغزی در آی سی یوی بیمارستان رها می کند و فرار می کند.
این جنایتکاران از همین میبد خودمان و از همین کوچه و خیابانی که ما در آنها نفس می کشیم رشد کرده اند پس بیایید علاوه بر هوشیاری در برابر غیربومی ها درباره تربیت فرزندانمان و جریان خزنده فساد در میبدی ها هم غفلت نکنیم.
ممنون
صادقی
این خصومتهای شخصی ک شما میگین با دزدی هایی ک توش ارتباطات بد خانوادگی مربوط نیست.الان دزدی مال مطرح است و نیروی انتظامی هم در خواب ب سر می برد.گذشت زمانی ک می گفنیم اقا پلیسه بیداره.
یکس بیاد حرفای آقای ” من ” رو ترجمه کنه!