تحلیل حقوقی توافق ژنو

حجه الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی میبدی

  • حجه الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی میبدی

با کمال تأسف باید گفت آقای روحانی و دوستانش چهارتا دولت سیاسی اوباش طول تاریخ جنگهای جهانی و منطقه ای و استعمارگر را «جامعه جهانی» می داند و این سخن ناروایی در حق جهان و کشورهای جهان مستقل و به ویژه ضد استکباری جهان است. چطور است وقتی ۱۱۸ کشور نم و نیز روسیه و چین حق هسته ای ایران را به رسمیت شناختند، آقایان نگفتند که جامعه جهانی حق هسته ای ایران را به رسمیت شناخت، حالا که چهارتا اوباش، چیزی را «مثلاً» پذیرفته اند، حالا دنیا و جامعه جهانی فلان کرده است؟

جناب روحانی حقوقدان و ظریف کارکشته به جای ادعای به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی هسته ای ایران از سوی جامعه جهانی! نشان دهند که کجای توافقنامه، چنین ادعایی را ثابت می کند. تا جایی که ما  بررسی کردیم، هیچ عبارتی در موافقتنامه ژنو، برای اثبات ادعای آقای روحانی و ظریف نیامده است. دولت راستگویان توضیح دهد که سواد حقوقی ندارد یا مسأله چیز دیگری است!

۱. در متن توافقنامه به تعهداتی «داوطلبانه» از سوی ۵+۱ اشاره شده است و روشن است که تعهد داوطلبانه، حق غنی سازی را برای طرف مقابل ثابت نمی کند؛ زیرا آنها می گویند که شما حق غنی سازی ندارید، اما ما به صورت داوطلبانه و با نظارت خودمان و به شکل موقت، اجازه می دهیم که چنین کنید. مثل کسی که اجازه بدهد شما از ماشینی استفاده کنید که آن را مال شما نمی داند، آیا حق ماشین داشتن را برای شما قائل شده است؟

۲. اینکه در عناصری که قرار است «بعداً» روی آن بحث بشود و مورد توافق یا عدم توافق قرار بگیرد، آمده باشد که آن عناصر باید بیانگر حقوق و تعهدات اعضاء معاهده عدم گسترش سلاحهای هسته ای و موافقتنامه های پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد باید، به معنای به رسمیت شناختن فعلی حق ایران نیست. ثانیاً در آنجا نیامده است که باید «همه حقوق و تعهدات» لحاظ شود و به صورت قضیه مهمله آمده است. در حالی که این دقتها در ادبیات «حقوق»ی مورد توجه است. ضمناً حق استفاده صلح آمیز هسته ای، از نظر حقوقی متضمن غنی سازی، آن هم در ایران نیست. خوب است دوستان تیم مذاکره آن بخش از ان پی تی یا … که اشاره به حق غنی سازی هسته ای همه کشورها در خاک خودشان اشاره دارند را نشان بدهند. تا بی حاصل به سر ندویم.

۳. اینکه گام نهایی باید متضمن یک برنامه غنی سازی مورد توافق طرفین باشد، به معنای شناختن حق غنی سازی ایران در این معاهده نیست؛ زیرا ممکن است که آنها بگویند ما «داوطلبانه» به شما اجازه می دهیم که مثلاً تا زیر سه درصد و با بهره گیری از دو عدد سانتریفیوژ غنی سازی را در ایران ادامه دهید.

۴. در این توافقنامه ذکر نشده است که مکان غنی سازی مورد توافق احتمالی، در ایران باشد. سادگی تیم ایران در این بند از توافقنامه نیز تأسف آور است.

به هر حال این بیانیه همانگونه که اوباما و جان کری گفته اند، هیچ گونه حقی برای غنی سازی هسته ای در ایران به رسمیت نشناخته است و از نظر حقوقی، باید گفت که حرف اوباما به ملت آمریکا و نتانیاهوی سگ نجس، با توجه به دقتهای حقوقی، واقعی تر از حرف آقای روحانی و ظریف است؛ به ویژه آن چه که آقای روحانی خوش باورانه در نامه به رهبری آورده است و البته امام خامنه ای هم دقیق جواب داده اند و گفته اند: دستیابی به «آنچه مرقوم داشته‌اید» در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هسته‌ئی و دیگر دست اندر کاران است.

نکته نسبتاً خوبی که در توافقنامه است، قانون همه یا هیچ طرح جامع توافقنامه است؛ هر چند در آنجا نیز به مرجع تشخیص تحقق یا عدم همه عناصر طرح اشاره نشده است؛ علاوه بر آن، طرح یاد شده از نظر حقوقی، دارای ابهامات و کلی گویی های بسیار زیادی است و دستاویزی برای انواع و اقسام تفسیر ها است؛ به حدی که ماده همه یا هیچ طرح را نیز ناکارامد می کند.

به هر روی، تلاش های تیم هسته ای کشورمان برای حل مشکل پیش آمده قابل تقدیر است و امیدواریم در گامهای بعدی بتوانند با دقت بیشتر و توکل بر خداوند و حمایتهای داخلی، به نتایج بهتری برسند.