در مقابل این بایستید !

احمد کریمی

احمد کریمی/ حکمت ما

از مهمترین وظایف آموزش پرورش، پرورش و تربیت اخلاقی دانش آموزان است، تربیت اخلاقی کسانی که قرار است آینده سازان جامعه اسلامی ما باشند. برای فهم اهمیت محور پرورش در چنین ارگان مهمی، چند تذکر و تاکید از مقام معظم رهبری را در این متن آماده کرده ام که خواندن آن خالی از لطف نیست:

پرورش اگر از آموزش مهمتر نباشد، کمتر نیست

نکته‌ی بعدی که او هم اهمیت دارد، اهمیت دادن به نظام پرورش در مجموعه‌ی آموزش و پرورش است. عده‌ای بر اثر بیتوجهی به نظام پرورش، آن بنائی را که اول انقلاب گذاشته شده بود، از مجموعه‌ی آموزش و پرورش کنار زدند، بتدریج کمرنگ کردند و تقریباً میشود گفت حذف کردند. شما حالا به این مسئله معتقدید. این را اجرائی کنید؛ عملیاتی کنید. پرورش اگر از آموزش مهمتر نباشد، کمتر نیست. آن لوح سفید و آماده‌ای که ذهن کودک ما و دانش‌آموز ماست، فقط با خط‌خط کردن و عدد و رقم روی او نوشتن، درست نمیشود؛ ساختن لازم دارد. این ساختن، پرورش است. باید به مسئله‌ی پرورش و جریان پرورش – به هر شکلی که آن را بتوانند انجام بدهند؛ در مورد شکلش ما اظهار نظری نمیکنیم – اهمیت داده شود؛ در کتاب درسی، در انتخاب معلم، در تربیت معلم، در خود سازماندهی. و هر چه آموزش و پرورش بتواند از گسترش کمّی پرهیز کند – چه در سازمان، چه در نیروی انسانی – بهتر است؛ چون گسترش کمّی آموزش و پرورش، امروز در درجه‌ی اولِ اولویت نیست؛ گسترش کیفی مهم است. نیازها برآورده شود. آن مقداری که نیاز به معلم و به مدرسه هست، تأمین شود. درجه‌ی اول، گسترش کیفی باشد؛ بالابردن ارتقاء رتبه‌ی معلمان از لحاظ آمادگی، تجربه، دانش، فرهنگ؛ این چیزهائی است که در آموزش و پرورش مهم است. (۱۳۸۸/۰۲/۰۹)

***

معاونت پرورشی مهم است

و یک مسئله هم مسئله‌ى پرورش و معاونت پرورشى است. کوتاهى‌هایى شد، بى‌توجّهى شد؛ این معاونت در یک دوره‌اى تعطیل شد، باز آوردند، باز بردند. معاونت پرورشى – مجموعه‌اى که همّت آن عبارت باشد از پرداختن به مسئله‌ى پرورش، که همان جنبه‌هاى فکرى و معنوى و انقلابى و رفتارى و اخلاقى است – مهم است؛ هم در سطح وزارت، هم در سطوح پایین‌تر.(۱۳۹۳/۰۲/۱۷)

***

مسئله‌ی پرورشی، یک مسئله‌ی مهم است

یکی مسئله‌ی «پرورشی» است. حالا معاونت پرورشی یا مرکز پرورشی – به هر شکلی – سازماندهی‌اش به عهده‌ی خود مسئولان محترم است. به این معنا کم‌اعتنایی و بی‌اعتنایی شد. آن روزی که معاونتهای پرورشی را از سطوح مختلف حذف کردند، بنده صریحاً با این کار مخالفت کردم؛ به من هم نگفتند که بنا ندارند این حرف را گوش نکنند؛ اما گوش نکردند. مهمترین کاری که باید امروز در کنار آن قاعده‌سازی انجام بگیرد، این است که به مقوله‌ی پرورش – به هر شکلی – اهمیت داده شود ؛ نه چون ما مسلمانیم، مسئله فقط این نیست. امروز در دنیای غربِ از لحاظ دانش و فناوری پیشرفته، مسئله‌ی پرورش در بسیاری از کشورها جزوِ آن مبانی اصلی است؛ مسئول و مأمور پرورشی وجود دارد. به پرورش اهمیت میدهند. پرورش فقط دیندار شدن و عمق ایمان یافتن نیست که ما دنبالش هستیم. پرورش تأثیر خودش را در رفتارها، برخوردها، ر‌شد شخصیت، تقویت اعتماد به نفس و جوشاندن چشمه‌ی استعداد نشان میدهد. بنابراین مسئله‌ی پرورشی، یک مسئله‌ی مهم است.(۱۳۸۵/۰۲/۱۲)

***

بایستی با وجدان اسلامی، بچه‌ها تربیت بشوند

در مدارس، همت باید بر این باشد که بچه‌های ما از لحاظ دینی – هم در قلمرو اعتقاد، هم در قلمرو تربیت و اخلاق، هم در قلمرو تعبد عملی – انسانهای مسلمان بار بیایند؛ این، علاج و اساس کار ماست. البته روحیه‌ی دانش‌دوستی، جزو تربیتهای اسلامی است؛ یعنی اگر ما بخواهیم اخلاق اسلامی را گسترش بدهیم، این‌هم در آن هست. پیشرفت مراتب علم هم جزو اساس کار شماست که بایستی به آن توجه بشود. تقسیم علوم و پیدا کردن اولویتها و این‌که امروز در این مقطع، در این پنج سال، در این ده سال بایستی خیل دانش‌آموزان به چه علومی بیشتر گرایش و توجه داده بشوند، اینها مسائل کاری و فنی شماست که به آن واقفتر هستید. این علاج کار ماست؛ یعنی بایستی با وجدان اسلامی، بچه‌ها تربیت بشوند؛ و این امروز واضح است.(۱۳۷۰/۱۰/۲۵)

***

تزکیه در کنار تعلیم است

امور تربیتی‌ها که از اوّل انقلاب مطرح بود و بنده هم به وزیر محترم سفارش کردم و حالا هم عرض میکنم، باید جدّی گرفته شود. خدا رحمت کند شهید «رجایی» و شهید «باهنر» را که عالمانه این بخش را فعّال کردند. نمیشود در همه سطوح این بخش را از آموزش و پرورش حذف کرد؛ باید به آن توجّه نمود. حدّاقل نیمی از کار آموزش و پرورش، پرورش و تربیت است. لذا شما میبینید در قرآن وظیفه انبیا، تزکیه و تعلیم است. بعضیها از جلو قرار گرفتن «یزکّیهم» در دو آیه قرآن بر «یعلّمهم»، استفاده کرده‌اند که تزکیه از تعلیم هم بالاتر است. میتواند این طور باشد. حدّاقل این است که تزکیه در کنار تعلیم است؛ «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه(۱)»؛ آن هم تعلیم کتاب و حکمت، نه تعلیم چیزهای پیش پا افتاده. این در کنار تزکیه است؛ بنابراین تزکیه خیلی والاست. تزکیه، یعنی تربیت. گنجینه‌های ملت – یعنی کودکان و نوجوانان و جوانان – در دست شماست؛ هیچ گنجی از این بالاتر نیست. اگر از استعداد اینها در راه پرورش فکری و رشد علمی استفاده نشود؛ یا رشد علمی پیدا کنند، اما از لحاظ انسانی و اخلاقی و تربیتی انسانهای منحرف و معوجی بار بیایند؛ انسانی بی‌اعتقاد و بی‌اعتنای به همه موازین اخلاقی باشند؛ نه به ملت، نه به کشور، نه به مردم، نه به اسلام و انقلاب، نه به خدمتگزاران و مسؤولان کشور و نه به سرنوشت و تاریخشان هیچ اعتنایی نداشته باشند؛ اینها هر چه هم عالم باشند، این علم ارزش منفی دارد؛ یعنی میزان علم هر چه بیشتر شد، ضربه و ضررش هم بیشتر خواهد بود؛ مصداق همان شعر معروف خواهند بود:
چو دزدی با چراغ آید/ گُزیده‌تر برد کالا (۱۳۸۱/۰۴/۲۶)

***

اهتمام لازم به مسئله‌ی پرورشی‌ها و … بشود

ما دعا میکنیم که خداوند ان‌شاءاللَّه شماها را موفق و مؤید بدارد و یکی از کارهای بسیار خوبی هم که شد در این دوره، احیای معاونت پرورشی است که بر اثر سوء سلیقه‌ی بعضی از گذشتگان، از بین رفته بود یا تقریباً از بین رفته بود. این احیا شد که بسیار چیز لازم و مهمی است. شما هم در بخشهای مختلف کشور، این را حتماً مورد توجه قرار بدهید و اهتمام لازم به مسئله‌ی پرورشی‌ها و معاونت پرورشی و بخشهائی که مربوط به این کار است، بشود.(۱۳۸۶/۰۵/۰۳)

***

تصمیم‌ها در آموزش و پرورش نباید سلیقه‌یی گرفته شود

تصمیم‌ها در آموزش و پرورش نباید سلیقه‌یی گرفته شود. یک وقت بخشی از آموزش و پرورش مثلاً احساس میکند که باید به جوانان آموزش‌های جنسی داد – تقلید کورکورانه‌ی از غرب – ناگهان میبینیم از یک گوشه، نوشته و کتاب و جزوه در این زمینه منتشر میشود! روی این مسأله، کجا فکر شده؟ کجا تصمیم‌گیری شده؟ کجا سنجیده شده؟ چقدر ما باید دنباله‌رو غرب باشیم!؟ چقدر باید تجربه‌های شکست‌خورده و ناکام غربیها را چشم بسته دنبال و تقلید کنیم!؟ مگر آنها از دامن زدن به احساسات جنسی سود بردند؟ در این مسأله، در مانده‌اند. پرده‌ی عفاف و حفاظ و معصومیتی از دین و تعلیمات دینی روی زن و مرد و جوان و پیر ما گسترده شده است؛ بیاییم با دست خودمان این پرده را بدریم! این با کدام فکر و منطق تطبیق میکند؟

… از همه‌ی اینها مهمتر، مسأله‌ی دیانت است. اگر میخواهید کار معلمىِ شما مورد رضای خدا و نسل‌های آینده قرار گیرد و در انجام وظیفه‌تان از شما به نیکی یاد شود، بچه‌ها را متدین بار بیاورید. متدین بارآوردن بچه فقط کار معلم تعلیمات دینی نیست … (۱۳۸۴/۰۲/۱۲)

***

آموزشِ بدون پرورش راه به جائی نخواهد برد

مسئله‌ی دیگر، مسئله‌ی فعالیتهای پرورشی است که اشاره کردیم. یکی از بهترین سنتهائی که در این کشور بعد از انقلاب گذاشته شد – مرحوم شهید باهنر که رحمت و رضوان خدا بر او باد، پایه‌گذار این کار بود – همین معاونت پرورشی است. آمدند به بهانه‌هائی این را تعطیل کردند. حالا نمیخواهیم سوءظن‌گونه به این مسئله نگاه کنیم، اما به‌هرحال کج‌سلیقگی بود. به این عنوان که پرورش باید به وسیله‌ی معلمین متنوع در کلاسها انجام بگیرد و نباید جدا باشد، این کانونی را که مخصوص اقدام پرورشی بود، تعطیل کردند. بله، من هم عقیده‌ام همین است. من هم عقیده‌ام این است که شمای معلم فیزیک یا ریاضیات یا هندسه یا ادبیات یا علوم اجتماعی یا هرچه، میتوانید معلم دین و معلم اخلاق و پرورش‌دهنده‌ی اخلاق در دانش‌آموز خودتان باشید. گاهی یک معلم ریاضی در هنگام حل یک جدول ریاضی یک کلمه میگوید که آن کلمه در اعماق قلب دانش‌آموز اثر ماندگاری میگذارد. این را همه‌ی معلمین بایستی وظیفه‌ی خودشان بدانند. و من به شما عزیزانی که اینجا حضور دارید و به همه‌ی معلمها – هرچه تدریس میکنید – عرض میکنم که از این مسئله غفلت نکنید که تربیت کردن هم جزو کار شماست؛ و چه بهتر که با نفوذ معلمی، با تأثیر روحىِ معلم بر متعلم – از این امکان – استفاده کنید و یک نقطه‌ی روشن و نورانیای در قلب دانش‌آموز باقی بگذارید. یک کلمه از خدا، یک کلمه از پیغمبر، یک جمله از قیامت، یک کلمه از معنویت و سلوک الی اللَّه و محبت به خدا، گاهی ممکن است از شما به عنوان دبیر ریاضی یا دبیر ادبیات یا معلم کلاس اول دبستان یا دوم دبستان صادر شود که شخصیت این کودک یا این نوجوان، این انسانی را که مخاطب شماست، شکل مطلوب بدهد که از صد ساعت حرف زدن در شکلهای دیگر اثرش بیشتر باشد. این به جای خود محفوظ؛ این وظیفه است، لکن نافی این نیست که ما در آموزش و پرورش یک بخشی داشته باشیم که به طور متعهد و مسئول، نگران قضیه‌ی پرورش باشد؛ چون میدانیم آموزشِ بدون پرورش راه به جائی نخواهد برد، آموزشِ بدون پرورش همان بلائی را بر سر جوامع انسانی خواهد آورد که امروز بعد از گذشت صد سال، صدوپنجاه سال یا بیشتر، جوامع غربی دارند آن را احساس میکنند.(۱۳۸۷/۰۲/۱۲)

***

در مقابل این بایستید…

به برادران و خواهران و عزیزان امور تربیتی عرض میکنم: همه تلاش شما باید این باشد که جوان مسلمان و مؤمن و بیدار تربیت کنید. رحمت خدا بر شهید رجایی و شهید باهنر که این نهال را در زمین آموزش و پرورش نشاندند. خوشبختانه امروز آموزش و پرورش از مدیریّت خوب و مؤمنی برخوردار است و به این مسائل اهمیت داده میشود. البته عدّه‌ای کار شکنی میکنند؛ این را ما میبینیم و غافل نیستیم. همّت شما عزیزان امور تربیتی در درجه اوّل این باشد که جوان را مؤمن، آگاه، روشن‌بین در مسائل دینی و پایبند به معارف و عمل اسلامی بار بیاورید. آینده کشور این‌گونه تأمین خواهد شد. وسوسه دشمنان برای ایجاد تشکیک در اعتقادات جوانان را، زمزمه‌ی خصمانه به حساب آورید و نگذارید در کارشان موفّق شوند. سرگرم کردن جوانان به چیزهایی که جوانان دنیا پیش از جوانان ما به آنها سرگرم شدند و امروز تاوانش را پس میدهند، کمک به نسل جوان این کشور نیست. عدّه‌ای سعی میکنند جوان ایرانی را با بهانه‌های گوناگون، به سمت مسائل سرگرم کننده، موسیقیهای مضر، سرگرمیهای جنسی و از این قبیل سوق دهند. این همان لجنزاری است که جوان غربی و جوان امریکایی و اروپایی را در خودش غرق میکند؛ این چیز تقلید کردنیای نیست. در مقابل این بایستید.(۱۳۷۹/۱۲/۰۸)

***

حال باید در کنار تاکیدات مداوم و ممتد رهبر انقلاب، این سوال را از خود بکنیم: که آموزش  پرورش – به خصوص در شهر خودمان- چقدر بر مبنای حقیقت دین و بر مبنای اهداف عالی جمهوری اسلامی ایران طی طریق می نماید؟

آیا آموزش انواع و اقسام ابزار و آلات موسیقی، آن هم توسط اصلی ترین ارگان مربوطه در کشور، به صلاح حال و آینده این نظام هست؟ آیا اصرار بر پخش فیلم های مسئله داری مانند “۵۰ کیلو آلبالو” و … با مفهوم بزرگی چون پرورش و تربیت سازگاری دارد؟

به درستی می توان دریافت که این روزها، آموزش پرورش مسیر را به اشتباه طی می کند و موفقیت های علمی را که لزوماً موفقیت تربیتی و اخلاقی نیست، دلیلی بر موفقیت و پیروزی در کار خود عنوان می کند و در این مسیر فرزندان ایران اسلامی در حالی و با شرایطی تربیت می شوند،‌ که فقط حافظه های خوبی برای نمره گرفتن و کسب مقام هستند، نه صرفاً انسان هایی که می دانند چگونه باید به معنای واقع، “انسان” بود، انسانی که رابطه اش با خدا، خلق و خود، رابطه ای درست و بر مبنای احکام دین مبین اسلام باشد…

و این یعنی متعفن شدنِ آرمان مهمی چون پرورش !!!