شمهای از زندگی بانوی مجاهد و انقلابی شهرستان میبد، مرحومه “مرضیه اعیان”
او مشکلات را نمک زندگی میدانست و عاشقانه میگفت: “بعد از شهید انتظاری دیگر دنبال آرامش نبودم.”
به گزارش میبدما؛ خانم پروین امینیان از فعالین فرهنگی میبد در یادداشتی در مورد مرحوم مرضیه اعیان نوشت:
بانو حاجیه مرضیه اعیان در سال ۱۳۴۶ در خانوادهای متدین و مذهبی در محلّه گنبدسبز شهرستان یزد، دیده به جهان گشود او آخرین فرزند و کانون توجّه خانواده بود. خردسالی و مقطع دبستان را قبل از انقلاب گذراند و پس از پیروزی انقلاب وارد مقطع راهنمایی شد؛ با آنکه عضو انجمن اسلامی مدرسه بود امّا علاقه زیادی به فعّالیّتهای اجتماعی و سیاسی نداشت تا اینکه در سن شانزده سالگی به همسری سردار شهید حسن انتظاری که بنا به سفارش آیتالله شهید صدوقی در پی ازدواج با دختری نجیب و متدیّن بود، درآمد. زندگی سراسر عشق و صفای این زوج خداجو یکسال و ده ماه بیشتر طول نکشید و عروج ملکوتی شهید حسن انتظاری در سال ۱۳۶۳ قلب یار جوانش را تا همیشه عمر داغدار کرد.
با اینکه کمتر از هجده سال داشت بر سر عهد و پیمان خود با همسر شهیدش باقی ماند و در این غم بزرگ قامت راست گرفت تا رسالت زینبیاش را به انجام رساند؛ از این رو با عضویّت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مفتخر به نشان پاسداری شد.
هشت سال پس از شهادت شهید انتظاری، در سن ۲۵ سالگی به همسری جانباز سرافراز علیمحمّد دهقانی فیروزآبادی درآمد تا مجاهدتش را کامل کند و ایثار و استقامتش الگویی برای زنان سرزمینش شود، بعد از ازدواج مجدّد در سال ۱۳۷۱ ساکن شهرستان میبد شد.
زندگی و فعّالیّتهای فرهنگی اجتماعی و سیاسی خانم اعیان در شهرستان میبد برگ زرّینی بر دفتر حیات اوست، کمتر کسیست که در فعّالیّتهای جامعه زنان در شهرستان میبد نامی از خانم اعیان نشنیده باشد.
وی مسئولیّتهای مختلفی در حیطه شغلی خود داشت، امّا کارش محدود به زمان و مکان خاصی نبود. همواره همّتش مصروف جذب و تربیت نسل جوان و تبیین اهداف انقلاب بود.
ولایتمداری و اطاعت بیچون و چرا از ولیّ فقیه زمان، شاخصترین ویژگی فکری و عملی وی بود.
سخنرانیهای عقیدتی و سیاسی ایشان در مدارس، مساجد و پایگاهها و منازل را اغلب زنان میبدی در محلّات مختلف شنیدهاند،
زندگی با یک همسر جانباز، ابتلا به سرطان در سنین جوانی و تحمل درد و رنج بیماری اگر چه دشوار مینماید اما لحظهای این زن خستگیناپذیر را متوقف نکرد، بلکه او مشکلات را نمک زندگی میدانست و عاشقانه میگفت: “بعد از شهید انتظاری دیگر دنبال آرامش نبودم.”
از مبارکترین کارهایی که خانم اعیان در شهرستان میبد آغاز کرد، تهیه و توزیع زندگینامه و کتب شهدا بود و با این کار بسیاری از جوانان این شهر را با سیره شهدای دفاع مقدس آشنا نمود.
بدین شکل که با هزینه شخصی تعداد زیادی از کتب شهدا را تهیه و به هر بهانهای به مدارس، مساجد و اشخاص مختلف هدیه میکرد. سنت حسنه وقف در گردش باعث شد تا کتب متعددی که مزیّن به مُهر نام شهید حسن انتظاریست، به دست افراد زیادی برسد.
خانم مرضیه اعیان محبوبیت و دوستان فراوانی داشت، کسانی که از نزدیک با زندگی ایشان آشنا بودند بیریایی، سادهزیستی، روضههای هفتگی، گشادهدستی و سخاوت ایشان را میشناسند.
نشاط، انرژی و انگیزه بالایش برای کار، گوی سبقت را از جوانترها میربود.
هرگز خستگی و بیماری بر او غالب نشد، همین روحیه باعث میشد دختران جوان به راحتی جذب حلقههای صالحینش شوند. او برای بچّهها مادری میکرد، ساعتها وقت داشت برای گوش دادن به درددل و کمک به حل مشکل تکتک دخترانش،
برای فرزندان خودش نیز پیش از آنکه مادر باشد رفیق بود و برای همسرش پرستاری دلسوز و فداکار.
احترام ویژهاش به سادات زبانزد بود و دیگران را هم به این امر توصیه میکرد،
دستگیری از نیازمندان و مشارکت در امور خیریه را حتی تا آخرین روزهای عمرش ترک نکرد.
به زندگی شهدای مدافع حرم توجّه ویژهای داشت و همسرانشان را با احترام و بزرگی یاد میکرد گویی که هر کدام تکرار او بودند…
کسانی که آخرین ماهها و روزهای عمر خانم اعیان به عیادت ایشان رفته باشند میدانند که نشانی از ناامیدی و نا رضایتی در رفتار و گفتارش دیده نمیشد؛ حتی در اوج درد هم از مطالعه دست برنمیداشت وقتی به سراغش میرفتی دست خالی برنمیگشتی و از آخرین کتابی که خوانده بود بهرهای به تو میرسید.
ردّ پای مشارکت خانم اعیان را در بیشتر برنامههای ارزشمند شهر میتوان یافت.
دورههای امامشناسی، یادوارههای شهدا، مجالس روضه و توسل، اکران فیلمهای ارزشی، دورههای مختلف معرفتی و …
احساس تکلیف همه جا همراه ایشان بود، خود را به اسلام و انقلاب بدهکار میدانست،و نهایت دعا و آرزویش شهادت و سپس رجعت بود.
سرانجام در سحرگاه روز یکشنبه ۰۷/۰۵/۱۳۹۷ پس از تحمل مدتها بیماری و درد جانکاه دعوت حق را لبیک گفت و به لقاءالله پیوست. باشد که در جوار سالار شهیدان مقام یابد و چون چراغی پرنور در مسیر حق هدایتگر و الگویی برای زنان این مرز و بوم باشد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰