سمپاشی معلم بازنشسته میبدی علیه خانواده های شاهد و ایثارگر با اطلاعات کذب

بسیاری از کسانی که این شبهات را وارد می کنند، خودشان حتی یک روز هم سابقه حضور در جبهه ها را ندارند. آیا این افراد حاضرند در ازای اختصاص سهمیه شاهد به فرزندانشان جانشان یا عضوی از بدنشان را بدهند؟

پس از اعلام نتایج کنکور سراسری یکی از معلمان سرشناس میبدی که به تازگی بازنشسته شده است در محافل مختلف مکررا به سمپاشی علیه فرزندان شاهد و ایثارگر و سهمیه اختصاص داده شده به آنان در کنکور پرداخته است.

به گزارش خبرنگار “میبدما”، آقای “ک” که به خاطر رتبه نه چندان خوب یکی از بستگانش در کنکور سراسری این سخنان را بر زبان رانده در کنار این جوسازی ها، اطلاعات دروغ هم به مخاطبینش می دهد.

اگرچه انتظار از مسئولان آموزش و پرورش میبد این است که ارائه پاسخ مقتضی به این نوع اظهارات – که فرزندان شاهد و ایثارگر را تحت فشار شدید روانی اطرافیان قرار می دهد – را در دستور کار خود قرار دهد اما بیان نکاتی در این باره لازم به نظر می رسد.

۱. سهمیه شاهد و خانواده شهداء به صورت یله و بدون ضابطه به این عزیزان داده نشده بلکه آنان بایستی حداقل ۸۰ درصد نمره آخرین فرد پذیرفته شده در آن کد رشته را بیاورند که این ضابطه باعث می شود تا سطح سواد آنان نسبت به بقیه همکلاسی ها پایین نباشد.

۲. سهمیه شاهد و خانواده شهداء از ۲۰درصد تجاوز نمی کند که همین ظرفیت هم هیچ گاه پر نمی شود و البته این ظرفیت اضافه بر سازمان به وجود می آید و این گونه نیست که دانشجویان شاهد و ایثارگر جای کسی را اشغال کنند بلکه دولت کرسی های اضافه تری برای این عزیزان -به شرط احراز ۸۰درصد نمره- قرار می دهد.

۳. آمار و ارقام ستادهای شاهد و ایثارگر وزارتین علوم و بهداشت نشان می دهد که بیشتر دانشجویان شاهد و ایثارگر در دانشگاهها موفق و یا در طراز سایر دانشجویان قرار می گیرند.

۴. در همه جای دنیا -و حتی در نظامهای لائیک و مادی- از افرادی که در جنگها شرکت کرده اند و همچنین خانواده هایشان بیشترین تجلیلها را به عمل می آورند و حتی هم اکنون در برخی کشورها به بازماندگان جنگ جهانی دوم هم تسهیلات ارائه می کنند و این مسئله یک رسم انسانی – و نه فقط دینی- است چرا که شرکت کنندگان در جنگ، جانشان را برای دفاع از هموطنانشان سر دست می گیرند بنابراین کوچکترین قدردانی آن هموطنان از این فداکاری آن است که خانواده آنان را مورد حمایت نسبی قرار دهند.

۵. بسیاری از کسانی که این شبهات را وارد می کنند، خودشان حتی یک روز هم سابقه حضور در جبهه ها را ندارند و در آن روزهای سرنوشت ساز جنگ هشت ساله آن قدر جانشان برایشان عزیز بود که حتی فکر رفتن به جبهه را هم در سر نمی پروراندند. آیا این افراد حاضرند در ازای اختصاص سهمیه شاهد به فرزندانشان جانشان یا عضوی از بدنشان را بدهند؟ اصلا آیا حاضرند یک روز در خط مقدم نبرد شرکت کنند؟ حاشا و کلا!

کاش بودی بابا

دو نفر خیره به تابوت سه رنگی بودند

که پلاکی کف آن خوابیده

خنده ای خشک به روی لبشان میغلتید

حرفهاشان به دلم آتش زد

” خوش به حال دل فرزندانش

نه خیال کنکور

همه جا بی نوبت

مالیات من و تو خرج حقوق اینهاست”

کاش بودی بابا

هفده سال است دلم دلتنگ است

هفده سال است که بر حال خودم میخندم

خنده ای از سر بغض

خنده ای از سر درد

کاش فریاد دلم را احدی میفهمید

سیم و زر مال شما

سهم کنکور من ارزانی تان

همتی کرده و بابای مرا پس بدهید