زباله‌گردی در دیار مردمان خیرخواه !؟ / لزوم رفع معضل زباله‌گردی در میبد

شهرستان میبد، به لطف خیرین و مردم دغدغه مندِ نسبت به احوال همشهریان خود، امروزه در سطح بسیار خوبی در حوزه اشتغال می باشد. طبیعتاً شهری که ظرفیت عظیمی از پیشرفت های خود را مدیون زحمات مردمان خود است، معطل دولت‌های مختلف و فعالیت های بخشنامه ای و اداری آنها نمی شود و گلیم خود را خواه ناخواه از آب بیرون می‌کشد.

به گزارش میبدما؛ اما در کنار همین نقطه قوت، حواشی و مسائلی پیش می آید که مردم و خیرین نمی توانند آنها را مدیریت کنند و در کوتاه زمانی چهره شهر را تغییر می دهند. یکی از این مسائل مواجه شدن با پدیده «زباله‌گردی» می باشد که به تازگی چشم های بسیاری از ما میبدی‌ها در سطح شهر به آن روشن می شود.
این روزها زیاد می بینیم که زباله گردها با هیئت های مختلفِ پیاده و گونی به دوش، تا موتوری و خانوادگی در حال کاوش در سطل های زباله شهری هستند. شاید برخی، اولین علت این موضوع را عدم تفکیک زباله از مبدأ و عدم فرهنگ سازی از طرف مسئولین بدانند، اما این مشکل با تفکیک زباله نه تنها برطرف نمی شود که حتی کار زباله گردها را ساده تر هم می کند، و زحمت جداسازی زباله ها را نیز از آنها می کاهد.
به راستی برای شهری مانند میبد، معضل زباله‌گردی قباحت و زشتی بیشتری نیز دارد. وقتی این موضوع یک لازمه زندگی شهری می شود که همه امور را دولت تدبیر کند و امیدی به برنامه‌ریزی درست برای این قشر نباشد و شاید بیشترین لطفش در پایتخت کشور، همان گرم خانه های مخصوص کارتن خواب ها باشد و تمام. اما برای میبد که حس زندگی اجتماعی گرم تر و نزدیک تر از شهرهای بزرگ ایران است، این موضوع نباید آن قدرها هم قابل هضم باشد.
طبیعتا نبود چارچوب مناسب و سوء مدیریت در حوزه ثروت‌های مردمی انتظار ما برای رفع این معضل از طرف خود مردم را بیهوده می کند. واحدهای صنعتی و تولیدی ما نیز برای جذب نیرو فاکتورهایی مد نظر دارند، که اصولا قشری را در کنار این میزان فرصت شغلی ناچار به زباله گردی، گدایی و سرقت می‌کند. نهایتا باید به این اصل مهم توجه کنیم که وقتی یک بخش جامعه با قوت ساخته و پرداخته می شود، اگر به مسائل بازدارنده و سلبی موجود در راه خود توجه نکند و آنها را به هیچ انگارد، در آینده ای نزدیک همین نقاط قوت نیز بلای جان خودش می شوند. مانند خاری کوچک که در ابتدا هیچ نیست، ولی در ادامه عفونت کرده و انسانی را از پا می اندازد.
در پیگیری صورت گرفته و گفتگو با قشر زباله گردها نیز آنچه ذهن را بیشتر متوجه خود می کند، درآمد نسبت مناسب این شغل به ظاهر کثیف است. موضوعی که این دغدغه را ایجاد می کند که با جذب هر فردی به زباله گردی، بازگشت وی به شغل دیگر تقریبا غیر ممکن شود.
ناگزیر باید برای این معضلِ تازه‌رشد یافته فکری کرد، که شاید ایجاد کارگاه های تولیدی خرد در میان شهر، و رصد و شناسایی و جذب افرادی مانند زباله‌گردها که طبیعتاً برای سیر کردن شکم خود و خانواده شان تلاش می کنند، این معضل را ریشه ای حل کنیم. مردم خودشان بهترین راهکار حل مشکل مردم هستند! البته با ورود مدیرانی که با جهاد خالصانه و عاشقانه این حلقه ها را درست به هم وصل می‌کنند. باید به حال هزینه کردهای کاریکاتوری در میبد فکری کرد، تا تزریق ثروت به همه بخش های مورد نیاز به درستی صورت گیرد، نه اینکه تنها بخشی که رزومه سازی بهتری را شامل می شود مورد توجه قرار گیرد! و همه کمکهای خیرین در یک یا دو نهاد و ارگان خاص جذب و هزینه شوند…