تبلیغات محیطی در میبد؛ فرهنگ سازی در بین مردم، یا اتلاف هزینه در بیت المال؟!

نقد پیش رو، در مورد تبلیغات میدانی در شهرستان میبد و نواقص آن در تاثیر گذاری بر مردم جامعه می باشد.

امروزه استفاده از تبلیغات محیطی، در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، ورزشی، سیاسی و … یکی از مهمترین شیوه های جلب مخاطب، اقناع، تغییر نگرش و دیگر استفاده ها در حوزه های مختلف می باشد که نه تنها با آمدن انواع مختلف رسانه های مدرن رو به رکود نرفته، بلکه با ابداع شیوه های مختلف و خلاقانه، روز به روز به تنوع و گسترش آن نیز افزوده شده است.

به گزارش میبدما؛ با نگاهی به فضای محیطی شهرستان میبد در این حوزه خاص، متاسفانه فقدان یک خط فکری منسجم، خلاق، به روز و موثر را مشاهده می کنیم که نه تنها کارهای ارائه شده را بی اثر می کند، که به اتلاف منابع مالی محدود موجود نیز ختم می شود.

این روزها شاید یکی از مسائل مهمی که در تبلیغات شهری روی آن مانور داده شده و می شود و یا حتی نیاز به توجه بیشتر نیز دارد، مسئله کمبود آب و ورود تبلیغات جدی محیطی برای القای نحوه درست مدیریت مصرف به مردم جامعه می باشد.

این چند روز، بنرهایی با پیام های ساده ای مانند “مصرف آب را مدیریت کنیم” و یا … در چند نقطه از سطح شهر دیده شد که شاید از نقطه شروع تا پایان عرض اندام این بنرها چند روزی نگذشت که از سطح شهر جمع آوری شد و به نوعی می توان گفت در رزومه کاری ادارات مرتبط، یک کار جهت فرهنگ سازی در مدیریت مصرف آب ثبت شد، و به همان میزان نیز بودجه ای مصرف شد، و می توان گفت یک درصد هم روی مخاطبین خود تاثیری نگذاشت و همچنین یک نا امیدی دیگر به ذهن متولیان امر، به خاطر هدایت ناپذیری مردم افزوده شد!

اما چرا این مدل از تبلیغات محیطی در سطحی که در میبد اتفاق می افتد، نه تنها اثرگذار نیست بلکه بالعکس، به اتلاف بودجه های محدود فرهنگی نیز منجر می شود؟

یک) تبلیغات محیطی به تنهایی قادر به تغییر نگرش ها نیست، بلکه حتی تبلیغات محیطی خلاقانه، هدفمند، موثر، جذاب و گیرا نیز به تنهایی نمی تواند اثر گذاری مطلوب و بلندمدت را برای مدیران و متولیان در پی داشته باشد. علت این موضوع نیز روشن است، چون منابع تغذیه کننده فکری مردم جامعه فقط این نوع تبلیغات نیستند و در محورهای مختلف حقیقی و مجازی، خوراک فکری و دغدغه های ذهنی مختلفی به مردم تزریق می شود، که اگر در محوری که به عنوان مثال “مصرف بهینه آب” را می توانیم نام ببریم، بخواهیم اثر گذاری مطلوب میسر شود، باید همه یا بخشی از این فضاهای حقیقی مانند مدرسه، منبر، تریبون و …؛ و همه یا بخشی از فضاهای مجازی و رسانه ای مانند تلویزیون، رادیو، شبکه های مجازی، روزنامه ها و … نیز در کنار آن، خوراک فکری منسجم به مردم ارائه کنند.

سوای از این موضوعات نیز، در عمل باید کنترل های بیشتری بر بخش های دولتی صورت گیرد که به عنوان مثال هدر رفتن آب در فضای سبز شهری، آب دادن باغچه های ادارات با آب شرب، شست و شوی ماشین های دولتی و اداری با آب شرب و … را می توان نام برد.

مجموع این مسائل، و یکپارچه شدن خط دهنده های فکری می تواند در کوتاه مدت به مدیریت بهتر مصرف آب و در بلند مدت به تربیت نسل های صرفه جو مبدل شود.

دو) تبلیغات کلیشه ای یکی از اصلی ترین علل بی اثر شدن تبلیغات محیطی نیز می شود. تبلیغات شسته و رفته، دستوری و خشک، نه تنها امروزه هیچ تاثیری در مخاطب ایجاد نمی کند، که حتی باعث سلب انگیزش در وی جهت دریافت پیام های دیگر از رسانه های هم سو نیز می شود.

وقتی چند بنر هم شکل را در چند نقطه شهر و در زمانی مشخص به روی “استندهای تبلیغاتی” می بریم، طبیعتا مخاطب نیز درک می کند که متولیان این کار در قاعده کاری و بخشنامه ای این کار را انجام داده اند و طبیعتا سیگنال مثبتی نیز بازخورد نمی دهد.

سه) در میبد، اصولا “استرابوردهای تبلیغاتی” نماینده همه تبلیغات شهری ما شده اند، که جدا از ارائه تبلیغات کلیشه ای و تکراری و خسته کننده، شکل و شمایل یک دستشان نیز خسته کننده می شود. اگر برای تغییر نگرش مخاطب در موضوعی، خواهان آن هستیم که کارمان اثرگذار باشد، طبیعتا باید روحیه و سلیقه و دیدگاه مردم نیز برایمان مهم باشد تا با ارتباط گیری بهتر با این روحیه و سلیقه، کار خود را در محورهای مختلف پیش ببریم.

امروزه سوای از استرابوردها؛ مدل های دیگری نیز مانند لمپوست بنرها؛ بیلبوردها؛ تبلیغات روی مبلمان شهری مانند ایستگاه های اتوبوس، مراکز تجاری؛ تبلیغات ترانزیتی در محور وسائل حمل و نقل عمومی مانند تاکسی ها، اتوبوس ها؛ تبلیغات جذاب کف خیابانی؛ تبلیغات سه وجهی پریزما؛ تلویزیون های شهری؛ استندها و … در تبلیغات محیطی بسیار خوب و موثر ظاهر شده اند و در کشورهای مختلف و حتی در شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، استفاده های موثری از آنها صورت می گیرد و نشان می دهد که حتی در محور تبلیغات محیطی که خود به تنهایی اثر کاملی ندارد، تنوع و خلاقیت و به روز بودن فراموش نشده است.

چهار) استفاده از طرح های خلاقانه با به کار گیری توان نخبه های هنری شهر نیز در این محور به فراموشی سپرده شده است. شاید از جزئی ترین محورهای همکاری بخش های هنری و دانشگاهی با بخش های دولتی و صنعتی و … می تواند استفاده از همین ظرفیت نهفته در دل بخش هنری باشد که البته در حوزه های مختلف دانشگاهی، تیم های تبلیغاتی، هنرمندان مستقل و … می توان آنها را یافت.

نمونه های موفقی مانند بنرهای “…هنوز ادامه دارد” و یا “جنگ، کار تا پیروزی…” که به صورت مجموعه ای، منسجم، جذاب، گیرا و خوش فهم از طرف خانه طراحان انقلاب اسلامی ارائه شد، شاید یکی از نمونه مثال های این موضوع باشد، که نشان می دهد یک تبلیغ میدانی موثر باید چه ویژگی هایی داشته باشد.

در این محور صرفا یک فتوشاپیست استخدامی در یک ارگان، یا شرکت و یا اداره، مغز تبلیغات محیطی و میدانی نمی شود، بلکه کار به تیم و گروهی متخصص واگذار می شود تا یک نقطه خاص و مهم را برای مردم با اهمیت جلوه دهند.

پنج) استفاده از جمله های جستجو شده در اینترنت، حتی با همه زیبایی، هیچ تاثیری در مخاطب نمی گذارند، اینکه به عنوان مثال یک جمله “مصرف آب را مدیریت کنیم” چقدر می تواند مردم یک جامعه را متاثر کند و از آن به بعد موجبات عملکرد درستشان را ایجاد کند، شاید به یک لطیفه بیشتر شباهت داشته باشد تا یک کار وزین و با ارزش…

در تبلیغات محیطی در مرحله اول، طرح باید اثر خود را بگذارد و اگر نیاز به جمله ای برای توضیح و یا تشریح مسئله بود، باید دقیقا جمله یا کلماتی انتخاب شوند که در عین کوتاهی، بهترین اثر را داشته باشند، به عنوان مثال می توان به جای جمله کلیشه ای برای مصرف آب، به سراغ یک امار درست و ناراحت کننده از وضعیت آب شرب شهرستان رفت و با ارائه آن، مخاطب را درگیر اهمیت یک موضوع بومی کرد.

شش) سوای از موضوعاتی که ارائه شد، موضوعات مهم دیگری در این محور مانند، ترکیب و رنگ بندی تبلیغات، مکان نمایی درست تبلیغات و انطباق با عوامل محیطی، سادگی و خوش فهمی در کمترین لحظه و … را به این بخش افزود.

این محور که با همه پیچ و خم های تخصصی و فنی به کمترین و نازل ترین سطح خود در میبد، یعنی یک بنر کلیشه ای روی استندی تبلیغاتی رسیده است، با پیاده شدن دقیق همه شاخص های خلاقانه و به روز نیز کامل نمی شود و محورهای دیگر اطلاع رسانی و تاثیر گذار بر نگرش مردم، مانند تبلیغات رسانه ای در شاخه های مختلف شبکه های مجازی، و رسانه ای اعم از مکتوب و مجازی، آموزش های ساده اما موثر در مدارس به نوجوانان و کودکان، آموزش های مرتبط از طرف اهالی خطابه و وعظ، به کارگیری گروه های نمایشی جهت ارائه نمایش های خیابانی در مکان های شلوغی مانند پارک بهاران، تبلیغات عروسکی با ارائه محتوای مکتوب در قالب هایی مانند بروشور به مردم و …باید به کمک این محور بیایند.

باید توجه داشت که امروزه نمی توان سطح نازل تبلیغات میدانی در میبد را به کوچک بودم محیط شهری نسبت به محیط هایی مانند تهران مربوط دانست و مردم، امروزه با استفاده از وسائل ارتباط جمعی، و مقایسه کیفیت و کمیت سطح این نوع تبلیغات با نقاط دیگر، باید هم توجهی حتی جزئی به این محور در شهرستان نداشته باشند، تا جایی که اتلاف بیت المال تنها نصیب و قسمت مدیریت شهری از این نوع تبلیغات می باشد.