اربعین و زائران آستان سخاوت و رحمت

جواد اسلامی حسن‌آبادی

زائر اربعین !
کوله پشتی ات را بر زمین بگذار ،
آرام گیر و آسوده باش !
بگذار بگویند پیاده روی اربعین به مقصد کربلا برنامه ای برای منفعت طلبی های سیاسی و گروهی ست ،بگذار بگویند که زائرین اربعین ،مسافران سیاحت اند ، بگذار بنشینند و بگویند چند میلیون زائر اربعین چرا هزینه سفرشان چنین و چنان نمی کنند ،اصلا بگذار هرچه می خواهند بگویند آنها که حرارت ادعاهای شان تنور خانه خودشان را هم گرم نمی کند .
بزرگترین گردهمایی جهان در اربعین اباعبدالله الحسین(ع) شکل می گیرد و عظیم ترین سفره اطعام دنیا که تنها قسمتی از آن به طول نزدیک به یکصد کیلومتر بین بارگاه امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف و آستان مقدس سیدالشهدا در کربلا است گسترده شده است .
ملیون ها نفر از هر ملیت و از هر مذهبی و از هر کجای دنیا که آمده اند و برای هر چند روز که بخواهند مهمان عزیز این سفره اند که جهانی را در عظمت و شکوه آن متحیر کرده است.
سخاوت و اطعام و زیارت، از اصول هویت شیعی اند و سخاوتمند ترین خلق، حضرت اباعبدالله الحسین و اهل بیت علیهم السلام اند که خانواده سخاوت و کرامت اند .

آقای مهربان و سخاوتمندی که اینگونه از وی نوشته اند:
” روزی امام حسین(ع) از راهی می گذشتند .کسی را دیدند که کنار باغی سر سفره ای نشسته و در حال خوردن نان است و سگی را هم با خود در خوردن همان قرص کوچک نان شریک کرده است .امام (ع) احوال او را پرسیدند .
مرد گفت : ای فرزند پیامبر خدا !غمگینم و افسرده و شادی خود را در شاد کردن این حیوان می جویم ،ارباب من مردی یهودی است و جدایی از او آرزوی من است .
اباعبدالله(ع) نزد مرد یهودی رفت و از او خواست که غلام را به بهای دویست دینار که به او تقدیم کردند به ایشان بفروشد .
مرد یهودی گفت : غلام من پیشکش قدم تان !
و این باغ را هم به همراه غلام به شما بخشیدم و این دویست دینار هم از آن شما !
امام حسین(ع) فرمودند :من هم این دویست دینار را به شما می بخشم .
یهودی گفت :من نیز قبول کردم و دویست دینار را به غلام بخشیدم .
امام حسین (ع) فرمودند :من هم غلام را آزاد کردم و همه این دویست دینار و باغ را به او بخشیدم .
همسر مرد یهودی که شاهد ماجرا بود گفت :
من نیز اسلام آوردم و مهریه ام را به همسرم بخشیدم .
مرد یهودی که این همه را دید گفت : من هم اسلام آوردم و این خانه را به همسرم بخشیدم.(۱)

 

حال، زائر آستان سخاوت و رحمت، و مهمان خوان خانه خورشید…
خوشا به این سعادت و توفیق و زیارتت قبول.

 

(۱) منبع : بحارالانوار جلد ۴۴ صفحه ۱۹۴