جنگ و حسرت

داود شکوهی

  • داود شکوهی

سعی می کنم، تا اونجایی که بتونم و صد البته توفیق باشه، زیارت اهل قبور و به خصوص شهدا رو توی روزهای پنج شنبه یا جمعه و بعضاً دوشنبه رو از دست ندهم. آخه تو این روزمرگی و روزهایی که انگار قریب به اتفاق همگی ماها تو رقابت زمین، خونه، ماشین، حقوق و سفرهای آنچنانی و این ها افتادیم، لازمه تا کمی به خود بیایم و حداقل افسار رو پاره نکنیم.

ظهری که رفته بودم زیارت شهدا، دیدم یکی از جانبازان دفاع مقدس که یک پاش رو تو جنگ جا گذاشته، سر قبر مادر بزرگوارشون نشسته و فاتحه می خونه. وقتی داشتم از گلزار بیرون می یومدم، دیدم تنها گوشه ای ایستاده، خیره به قبور شهدا، داره زار زار گریه می کنه. شاید اون هم تو این دورانی که روز به روز از اینی هم که هست بدتر میشه، فکر می کرد که ای کاش به خیل دوستان شهیدش پیوسته بود.ش