تصاویر اختصاصی میبدما از پیاده‌روی باشکوه و حماسی اربعین امسال

لازم است برای دوستان شهیدمان که در مسیر سامرا مورد حمله ناصبی های تکفیری قرار گرفتند، درخواست علو درجات را از خدای منان داشته باشیم، دوستانی که مسیرمان بعد از نجف از هم جدا شد، ما به سوی کربلا رفتیم و آنها به سوی سامرا

عکاس و گزارشگر: احمد کریمی/ حکمت ما

خداوند توفیق داد و منت بر سرمان نهاد تا، امسال در پیاده روی اربعین حسینی(ع)، از نجف به کربلا شرکت کنیم و جلوه هایی از یک حماسه خودجوش مردمی که هیچ دستی غیر از دست خدا و عشق سیدالشهدا(ع) در آن دخیل نیست، را با چشم خویش و از نزدیک ببینیم…

اینجا همه تکمیل کننده حماسه ای هستند که سوای نیت هر کس، خود یک نقطه عطف در جریان زندگی بشر است. اینجا همه هستند از کوچک و بزرگ، پیر و جوان، زن و مرد، علیل و سالم و از هر ملت و کشوری …

اینجا حرف اول را مثل همیشه “بچه ها” می زنند…

کوچولوهای زیبایی که این مسیر را کیلومترها همراه با والدین خود همراه هستند

سرمای زیاد هوا نیز موجب عقب نشینی آنها نشد، سیستم های ابداعی برای گرم نگه داشتن اطفال، یکی از جلوه های جالب این پیاده روی بود…

حتی آنها که در آوردن وسایل خود به مادرشان کمک می کردند !!!

و آن بچه هایی که برای جلوگیری از گم شدن خواهر و برادرشان، آنها را به خود می بستند !!!

حتی پسرکی که “لنگان لنگان” دست پدر را گرفته بود و پیش می آمد…

در مقابل کوچولوهایی هم بودند که به “زوار الحسین(ع)” کمک می کردند. اینها بچه های صاحب موکب هایی بودند که در راه تعدادشان کم نیست…

و چایی عربی غلیظ و شیرین، که با دستان کوچکشان تقدیم زائران امام حسین(ع) می شد…

این جاده به انسان درس هایی می دهد باورنکردنی. دیدن انسان هایی که از هیچ کمکی برای زائران دریغ نمی کنند، حال با دادن حتی یک برگ دستمال کاغذی، یا زدن یک عطر خوشبو….

آنکه از دستش بر می آید، لباست را می شوید و خشک می کند و تحویلت می دهد، به مدت زمانی کوتاه که شما در موکب آنها استراحتی بکنید، غذایی بخورید و پذیرایی بشوید…

یا لحظه ای کوتاه در میان جاده و به سرعت به قهوه ای تلخ و مورد علاقه عراقی ها دعوتت می کنند…

و آنها که ظرف های غذا را به میان جاده آورده اند …


و یا کارش قربانی کردن و آماده کردن گوشت تازه برای غذای زائرین باشد …

و یا مهیا کردن ظرف غذا برای تحویل به زائران در کنار جاده به وسیله ماشین …

در این جاده و در این پیاده روی هر کس هر کاری در توان دارد برای تکمیل این حماسه انجام می دهد…
حتی آنها که در حال پذیرایی شدن هستند

و آنها که کارشان تأمین امنیت جاده بود

و جذابیت این پیاده روی که حتی عکاسان را در ضعفشان برای به تصویر کشیدن حماسه ای بزرگ، مجبور به اعتراف کرده است. دیگر انتظاری از ما که عکاس هم نبودیم، مطمئناً نیست…
و این موکب جالب در نزدیک ورودی های شهر کربلا…

و تصاویری بزرگ در حاشیه خیابان ها که هر از چند گاهی به چشم می خورد …

و این هم طرحی که برای استفاده در مسیر پیاده روی مدتی بر رویش کار شد تا آماده شود. این پرچم ترکیبی، نشانی است از اتحاد دو کشور مسلمان که زبان مشترکشان “یا حسین (ع)” است. این پرچم، که به کوله پشتی‌مان نصب شده بود، بسیار جلب توجه کرد و باعث خوشحالی بسیاری از مخاطبین شد، مخصوصاً جوانان عراقی …

ان شاءالله خداوند پیاده روی اربعین هر ساله کربلا را نصیبمان کند…


در انتها لازم است برای دوستان شهیدمان که در مسیر سامرا مورد حمله ناصبی های تکفیری قرار گرفتند، درخواست علو درجات را از خدای منان داشته باشیم، دوستانی که مسیرمان بعد از نجف از هم جدا شد، ما به سوی کربلا رفتیم و آنها به سوی سامرا، که ان شاءالله مقصد بهشت را برایشان به ارمغان خواهد آورد …