گزارشی از “کاربافی” و چالش های بی پایان

کار بافی یکی از صنایع نساجی سنتی است که در شهر تاریخی میبد بافته می‌شود ولی کاربافان میبدی با مشکلات متعددی در این هنر صنعت روبرو هستند که متاسفانه مسئولین حمایت و توجه ویژه ای برای رفع این مشکلات ندارند. به گزارش میبدما به نقل از میبدخبر، کار بافی یکی از صنایع نساجی سنتی است […]

کار بافی یکی از صنایع نساجی سنتی است که در شهر تاریخی میبد بافته می‌شود ولی کاربافان میبدی با مشکلات متعددی در این هنر صنعت روبرو هستند که متاسفانه مسئولین حمایت و توجه ویژه ای برای رفع این مشکلات ندارند.

به گزارش میبدما به نقل از میبدخبر، کار بافی یکی از صنایع نساجی سنتی است که در شهر تاریخی میبد بافته می‌شود. این هنر دستی که به «کارتوفی»، «کارششوک» و «کارکرباس» معروف است و هنرمندان میبد از روزگار دور تابه‌حال در خانه می‌بافتند.

قدمت کار بافی به دوران تیموری بازمی‌گردد و این دستباف سنتی به‌عنوان پارچه‌ی پوشاکی برای انواع چادر زنانه، چادرشب، روانداز، روتختی، پارچه‌های لباسی، بقچه، سفره، دستمال، حوله، پلاس، کیسه حنا و … کاربرد دارد.

«فاطمه شریف‌زاده» که هنرکار بافی را از مادر خود یاد گرفته است، در گفتگو با خبرنگار میبد خبر گفت: تا مقطع دیپلم درس خواندم و حدود ۸ سال وارد حرفه کاشی و سرامیک شدم اما چون این کار درآمد خوبی نداشت؛ تصمیم گرفتم هنر مادر خود را ادامه دهم با توجه به علاقه ای که داشتم بلاخره در خانه مادرم کارگاه کوچکی به راه انداختم و با دستگاهی کوچک که البته یکسری تغییرات ابتکاری در آن ایجاد کرده بودم کار را شروع کردم و اکنون‌که ۳۶ سال دارم حدود ۱۵ سال است که کار بافی می‌کنم.

وی ادامه داد: کارگاهی که هم اکنون در مدرسه مهدیزاده ایجاد کرده ام دهمین کارگاهی است که در استان یزد زده شده است و البته کارگاههای متعددی نیز در محله ها مختلف شهرستان میبد و اکثر روستاهای این شهرستان تحت آموزش و زیر نظر بنده مشغول به کار هستند. در این مسیر هزینه آموزش و دستگاه توسط متولیان امر داده می شد و من برای آموزش به این روستاها می رفتم اما کارهایی مثل چله کشی، ساخت قطعات چوبی دستگاه و پیدا کردن دندانه های سنتی به جهت مقرون به صرفه بودن و کاهش زمان ساخت بر عهده خودم بود. در زمینه دستگاهها هم نوآوری و تغییراتی ایجاد کرده ام که توانستم دستگاههای کاربافی را با تغییراتی از داخل چاله به روی زمین قرار دهم و کار بافت آسانتر شود و هر موقع در کار با مشکلی روبرو می شدم با فکر و تدبیر مشکل را حل می کردم.

این بانوی هنرمند میبدی اظهار کرد: ما در این کار با مشکلات متعددی رو برو هستیم که متاسفانه مسئولین حمایت و توجهی برای رفع این مشکلات ندارند. مهمترین مسئله ای که امسال با آن روبروهستیم این استه که باید مدرسه مهدیزاده را که در آن کارگاه را ایجاد کرده ایم تا قبل از مهر به آموزش و پرورش تحویل دهیم و مجبوریم کارهای روی دستگاهها را تکمیل و محل را تخلیه نماییم و مکان دیگری هم برای ادامه کار نداریم. این مدرسه فضای مناسب و سالن بزرگی داشت که توانستم علاوه بر کاربافی، زیلو بافی و خیاطی را در آن دایر کنیم و حتی در نظر داشتم در این مکان یک مرکز آموزشی مناسب و وسیع ایجاد نمایم اما تا کار جا می افتد وقت رفتن است ولی جایی نداریم که برویم و مشکلات باز کردن دستگاهها هم که جای خود را دارد. برای رفع این مشکل به اداره میراث فرهنگی میبد رفتیم ولی آنجا گفتند که مکان نداریم، مسئولین دیگر هم در این زمینه کمکی به ما نکرده اند.

این کارآفرین برتر بیان کرد: این همه فضا و خانه های سنتی در شهرستان وجود دارد که بازسازی هم شده اند یکی از آنها را در اختیار ما قرار دهند تا بتوانم کارگاه و دوره های آموزشی خود را در آن دایر کنم. مثلا در صدر آباد ندوشن کاربافان ۳ بار کارگاه عوض کرده اند و امکانات و فضای مناسب در اختیار آنها نیست در یک اتاق ۴*۳ پنج دستگاه برای کار کردن قرارداده ایم که کار کردن در این فضا بسیار مشکل است، در اردکان هم وضع به همین منوال است در یک اتاق ۶*۳ پنج دستگاه قرار دارد که کاربافان در آن به سختی کار می کنند.

وی بیان کرد: تنها آموزش دهنده هنر کاربافی در میبد من هستم و هر روز مراجعه کننده زیادی برای یادگیری این هنر صنعت دارم اما چون تکلیف کارگاه مشخص نبود و امکانات نداشتم نتوانستم آنها را پذیرش کنم.

شریف‌زاده یکی دیگر از مشکلات اساسی کاربافان را نداشتن بیمه عنوان کرد و گفت: هیچ کدام از کاربافانی که همراه بنده در کارگاه کار می کنند بیمه نیستند و ۱۵ سال هست که هیچ ارگانی ما را بیمه نکرده است چند دفعه هم برای پیگیری به صنایع دستی مراجعه کرده ام و هر بار با در بسته روبرو شدم. من چون مداوم مشغول به کار هستم و دنبال آموزش و جور کردن قطعات دستگاه نمی توانم بطور مرتب پیگیر این قضیه باشم بلاخره ارگانی باید باشد که مشکلات ما را پیگیری کند. ما در میبد ۳۰۰ بافنده داریم و فکر می کنم در اداره میراث فرهنگی میبد باید کارشناس صنایع دستی باشد که کار شناسایی بافندگان و شناسنامه دار کردن کاربافها و آماده کردن کارت صنعتگری و بیمه کاربافان را پیگیری کند.

وی بابیان اینکه این کار مشتریان خاص خود را دارد عنوان کرد: بازاریابی و فروش محصولات هم برعهده خودم می باشد که این هم خود نوعی محدودیت می باشد، در این مدت بازارهای اینترنتی متعددی برای تبلغات و فروش محصولات تولیدی به بنده مراجعه کرده اند و هرکدام چندمحصول را بعنوان نمونه با خود برده اند و متاسفانه نه پولی پرداخت کرده اند و نه دیگر خبری از آنها شده است. برای بسته بندی محصولات و برند سازی هم تلاشهایی کرده ام ولی مثلا برای بسته بندی یک شال که قیمتی بین ۷ تا ۱۵ هزار توان دارد ۳ هزار تومان می گیرند که این هم برای ما که می خواهیم جنس خوب و ارزان به مصرف کننده بدهیم نیز معضلی است.

این بانوی صنعتگر گفت: اهمیت مسئولین و نگاه ویژه آن‌ها به صنایع‌دستی حتی با خرید جوایز همایش از این نوع محصولات، خود یک تبلیغ گسترده برای رونق بازار در این صنعت مهم و گام عملی برداشتن در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی می‌شود.

شریف‌زاده بابیان اینکه از پارچه‌های تولیدشده شال، سفره، دستمال آشپزخانه و … تهیه می‌شود اظهار کرد: مردم می‌توانند با خرید محصولات کار بافی که نخ خالص و از پنبه است از محصولات باکیفیت استفاده کنند زیرا هم ارزان است و هم به‌صرفه؛ زیرا قیمت یک شال زنانه در که با صنعت‌کار بافی تولیدشده ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان است.

این بانوی هنرمند تصریح کرد: مسئولین باید کمک کنند تا این صنعت به تولید انبوه برسد تا امکان صادرات آن فراهم شود زیرا گردشگران خارجی به‌شدت به خرید این محصولات راغب هستند.

وی عنوان کرد: من صنعتگر نمی‌توانم به دلیل مشغله زیاد امکان صادرات کالا را فراهم کنم و از عهده ما برنمی‌آید و این میراث فرهنگی است که با گذاشتن بازرگان و روش‌های مطالعاتی در کشورهای مختلف زمینه صادرات را فراهم کند.

شریف زاده تصریح کرد: اگر امکانات و فضای مناسب در اختیارم قرار دهند قول می دهم که زنان بیشتری را آموزش دهم تا بجای اینکه زنان مجبور باشند در کارخانه ها و محیط هایی که مردان در آن هستند مشغول بکار باشند و باعث بروز مشکلاتی شود که نتوان آن را جبران کرد و همه هستی زن را زیر سوال ببرند در خانه های خودشان کارگاه ایجاد کرده و کسب درآمد کنند.

وی در پایان گفت: امیدوارم زمانی برسد که ایرانیان و بخصوص یزدیها بجایی اینکه از محصولات خارجی و ماشینی استفاده کنند از محصولات دستبافت خودمان استفاده کنند چرا که این محصولات از بهترین جنس و با بهترین کیفیت تهیه می شوند. خدا را شکر می کنم که تا بحال محتاج کسی نشده ام و روزی که بدست می آورم حلال است و اگر مسئولان حمایت کنند و امکانات در اختیارم قرار دهند تا زمانیکه توان داشته باشم این هنر صنعت را آموزش دهم.