حجت الاسلام مرتضی برزگر
حجت الاسلام مرتضی برزگر
خدای متعال اینگونه مقدر کرد که علی همچو هارون، خلیفه و جانشین بر حق پیامبری از پیامبران بزرگ الهی باشد[۱].
اما هارون در غیاب پیامبر خدا مواجه شد با بغضهای در سینه خفته؛ و فتنههای زیر خاکستر نهفته. به راستی چه باید کرد؟ شیّادی نفوذی معروف به «سامریّ»، امّت پیامبر را به پرستش خدای زروَرقی دعوت میکند. هر حرکت ناشیانهای ممکن است به قتل و کشتار امت منجر شود.
اما آیا پیامبر خدا قبل از رفتن، سفارشاتی در این زمینه نداشت؟ بلکه داشت. خلیفه خدا باید آنها را مو به مو عمل میکرد.
«علی جان صبر کن»[۲]. علی میشود محور وسط آسیاب که سنگ زیرین به خاطر او استوار و پابرجاست[۳]، علی میشود عامل ایجاد وحدت میان امت.
شمشیر، غلاف میکند و حق را مراقبت؛ امت را باید بیدار کرد. او روشنگری را پیشه خود قرار میدهد که مبادا حقیقت، زیر فتنههای سامریِ زمان و گوسالهاش دفن گردیده و فراموش شود؛ هیهات.
خدا چه خوب کلیدواژههای وحدت را در تکوین و تشریع علی نهادینه کرده است. فاطمه بنت أسد باید علی را در خانه خدا -محور وحدت مسلمین جهان- به دنیا آورَد[۴]. نحوه تولدش و چگونه زیستنش اقتضا میکند که کوچ علی از این دنیا به شکل شهادت در خانه خدا – مسجد کوفه – رقم بخورد. علی جان، کور است چشمی که تو را نبیند. سلام بر علی روزی که متولد شد، و روزی که از دنیا رفت و روزی که زنده بر میگردد[۵].
پیامبر خدا در خواب دیده بود که تعدادی میمون از منبر او بالا میروند[۶]. علی به معاویه میگوید «آن شجره ملعونه و کسانی که امت رسولالله را به عقب برمیگردانند بنیامیّه است»[۷]. کار علی سخت است. چه کند که این غدّه سرطانی را بردارد اما به بافتهای سالم آسیبی نرسد؟ اما گویا این یک تومور بدخیم است. علی همچنان روشنگری میکند. تند و توفنده، مثل همیشه؛ ولی مراقب است که وحدت امت به هم نخورد.
نهج البلاغه سندی است جامع و مانع؛ و سرمایهای است راهبردی در مسیر پیشرفت و تکامل بشریت. سیدِ رضیّ رحمتاللهعلیه کلمات و سخنان امیرالمومنین، علی را بین دفّتَین جمع میکند و چه خوب نامش مینهد؛ نهج البلاغه. راهِ بلاغت و پیشرفت؛ مسیر رشد و نُضج.
اما چگونه میتوان سند سیاسی شیعه را بگونهای ماهرانه به امتی که اکثریتشان اعتقادی به امامت علی ندارند ارائه داد که طردش نکنند و تحریفش ننمایند؟ علی مثل همیشه باید محور وحدت امّت باقی بماند. اما به راستی چه باید کرد؟
علی، قرآن ناطق است. همانطور که در قرآن، حقیقتِ بعضیها را سگ ترسیم میکند[۸] و برخی دیگر را الاغ معرفی مینماید[۹] علی هم رُک و پوستکنده، بعضی را سامریِ این امت معرفی کرده بود[۱۰].
بنازم به درایت سیدِ رضیّ؛ مرد راستین و شیعه واقعی.
مرحوم سید رضی با آن درایت و عقلی که داشت عبارات تند امیرالمومنین را در نهج البلاغه نیاورد. گفت ما شیعیان میگوییم حق با ماست، سنیها هم میگویند بر حقّند. این اختلاف بماند برای زمانی که پیامبر این قوم از ملاقات خدا بازگردد و سامری و گوساله پرستان را به سزای اعمالشان برساند. در حال حاضر باید اتحاد داشته باشیم تا دشمنان بر ما چیره نشوند و با هم زندگی کنیم.
نتیجۀ این تیزبینی این شد که میبینید که نه تنها نهج البلاغه مثل خیلی از کتب شیعه که در طول تاریخ به دلایلی نامعلوم، معدوم و گم شد، معدوم و گم نشد بلکه بیشترین شروحی که بر آن نوشته شده است توسط سنیها به رشته تحریر درآمده است! که در صدر آنها شرح «إبن أبی الحدید معتزلی» است.
به ضِرس قاطع میتوان گفت الان هم جانشین بر حق امام زمان علیهالسلام حضرت امام خامنهای حفظهاللهتعالی این امانت را چه خوب و عالی همچون مولایش علی به دوش کشیده و وحدت امت محمدصلیاللهعلیهوآله را پاسداری و پاسبانی میکند.
و السلام
طلبه حوزه علمیه شهرستان میبد؛ مرتضی برزگر
——————————————————————————–
[۱] الروضۀ فی فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب صفحه ۱۱۶
[۲] اسرار آل محمد/ ترجمه کتاب سلیم صفحه ۲۰۶
[۳] نهج البلاغه خطبه ۱۱۹
[۴] الارشاد؛ شیخ مفید ، ترجمه ساعدی ، صفحه ۸
[۵] اشاره دارد به آیه ۳۳ سوره مبارکه مریم که حضرت عیسی علیه السلام می فرماید : وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا .
[۶] وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتی أَرَیْناکَ إِلاَّ فِتْنَهً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیاناً کَبیرا (إسراء ۶۰)
و (ما) خوابى را که به تو نمایاندیم، و درخت لعنت شده در قرآن را، جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم؛ و آنان را مىترسانیم، و [لى] جز بر سرکشى بزرگشان نمىافزاید. (۶۰)
[۷] البرهان فی تفسیر القرآن – ج ۳ ص ۵۴۲
[۸] تفسیر قمی ج ۱ ص ۲۴۸ – اشاره دارد به آیه ۱۷۶ سوره مبارکه اعراف که بلعم باعورا را سگی معرفی می کند : فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ – مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مىآورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همین کار را مىکند
[۹] تفسیر مقاتل بن سلیمان ج ۴ ص ۳۲۵ – اشاره دارد به آیه ۵ سوره مبارکه جمعه. مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفارا – کسانى که مکلف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشى هستند که کتابهایى حمل مىکند، (آن را بر دوش مىکشد اما چیزى از آن نمىفهمد)!
[۱۰] الخصال ج ۲ ص ۵۷۵
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به میبدما می باشد.