تکلیف محوری چیست؟

حجت الاسلام روانبخش

حجت الاسلام قاسم روانبخش

اقدام شایسته و در خور تقدیر آقای دکتر جلیلی در کناره گیری به نفع جریان انقلابی کشور جای تحلیل دارد و می تواند سرمشق همه سیاستمداران کشور در عرصه های مسوولیت پذیری باشد که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.

۱٫ دکتر جلیلی به رغم این که از جایگاه خوبی برخوردار بود و در طی ۴ سال گذشته با حضور خود  در دانشگاه ها و شهر های مختلف فعالیت گسترده ای داشت و برنامه های خود ش را نیز برای اداره کشور در دوره آینده نیز آماده داشت و تیم اداره کشور را نیز تهیه کرده بود به دلیل تکلیفی که تشخیص داد از ثبت نام انصراف داد تا نامزد اصلح با قوت بیشتری بتواند در عرصه کشور حضور پیدا کند. ایشان نشان داد که اگر هوای نفس نباشد و انسان برای خدا فعالیت کند آن جا که تکلیفش باشد حضور پیدا می کند و آن جایی که تکلیفش عدم حضور است نیز با جرات و باسرعت انتخاب می کند. آقای جلیلی در ساز و کار جمنا حضور پیدا نکرد و این گونه تصور می شد که ایشان به دنبال وحدت شکنی است ! ولی کسانی که با ساز و کار جمنا آمدند ولی در حلقه ۵ نفر اول جمنا هم نبودند امروز می بینیم که نه تنها ثبت نام کرده اند که اعلام می کنند ما تا آخر ایستاده ایم!

۲٫ اقدام به جای ایشان نشان داد که در دور قبل نیز که به نفع کسی کنار نمی رفت بر اساس تکلیف بوده است زیرا اولا فردی که اصلح از خودش باشد در میان نامزدها وجود نداشت. ثانیا دیگر نامزدها نیز که خودشان میثاق نامه امضا کرده بودند که به نفع هم کنار بروند به نفع هم کنار نرفتند و حتی به نامه آیت الله مهدوی کنی نیز اعتنایی  نکردند! بنابراین کنار رفتن ایشان نه تنها به وحدت نیروها کمکی نمی کرد بلکه دست نیروهای انقلابی در انتخاب را دچار مشکل می کرد زیرا نامزدی که دارای شاخص های انقلابی باشد در میان آن هاوجود نداشت.

۳٫ شایسته است نخبگان جامعه از دکتر جلیلی به عنوان قهرمان اخلاص و ایثار و صداقت تجلیل کنند تا درسی باشد برای همه کسانی که می خواهند در عرصه سیاست ورزی حضور پیدا کنند.

۴٫ ای کاش سایر کسانی که مدعی جبهه انقلاب هستند از این الگو پیروی کنند و میدان را به اصلح واگذارند و برای پیروزی و موفقیت ایشان تلاش کنند. بی تردید این گونه افراد چنان چه در صحنه بمانند و آرای انقلابیون را پاره پاره کنند به پایان عمر سیاسی خود می رسند و به عنوان کسانی که جریان انقلابی را به شکست کشانده اند در آینده به چهره ای سوخته و منفور تبدیل شده و برای همیشه از چشم مردم متدین خواهند افتاد.