احمد کریمی/ حکمت ما
این روزها، که روزگار حجاب، سیاهِ سیاه است، باز هم و برای چندمین بار طی سال های گذشته، به موضوع کهنه اما پر اهمیت حجاب و عفاف، همین طور غیرت و غیرتمندی در جامعه کوچک خودمان، میبد می پردازیم.
اگر میزان فعالیت های دشمنان اسلام در قالب های مختلف را در یک کفه ترازو و همین طور فعالیت های مدعیان دوستی اسلام را در کفه دیگر بگذاریم، بدون تعارف باید گفت وزن کار و تلاش روبرو، به شدت تفوق خود را نشان می دهد؛ هر چند اگر کاری این طرف صورت گیرد هم، جای شکرش باقیست!
این روزها برای آنها که سال های دور میبد را به خاطر دارند، اصلا شباهتی با امروزش نمی بینند. شاید برای برخی که همیشه عادت به مقایسه دارند، امروزمان را کنار امروز تهران بگذارند و بازهم خدا را برای محجبه تر بودن زنان و دختران میبدی شکر کنند، کما اینکه سال ها قبل نیز همین مقایسه را می کردند؛ اما باید روزی را در پی این روزها دید که برداشتن حجاب کامل نیز به راحتی اتفاق خواهد افتاد.
نسل محجبه قبل و مادران ما، حجاب خوبی داشتند، اما حجاب ساز و تربیت کننده نسل محجبه و باحیایی نبوده اند، این واقعیت تلخ را در میبد فقط نمی توان یافت، شاهد این واقعیت قدم زدن دختران بی حجاب در کنار مادران باحجابی است که نشان از افتراق عجیب و شکافی بین این دو نسل می دهد، به این معنی که “منِ مادر” بلد نبودم، آشنا نشدم، آموزش ندیدم، حریف نشدم، تنها شدم و نتوانستم دخترم را مثل خودم بار بیاورم!!!، مادری که تفاوتش با دخترش فقط در ظاهر نیست، بلکه بسیار عمیق تر از این با او فاصله دارد.
اما آنچه این وسط قرار بوده است تا جای خالی “مادر حجاب ساز” را پر کند، همانا متولیان و مسئولین فرهنگی جامعه، از آموزش پرورش گرفته تا حوزه علمیه و … بوده اند، که حساس ترین قشر جامعه، دختران را، که سرگردان در هزار توی شبهات در دنیای مجازی و حقیقی شده اند، را رها کرده اند و به درس و بحث و آموزش و تحصیل علم و آمار و کاغذ و مدرک و کارنامه و کتاب خود چسبیده اند، و جبهه اصلی را با افراد تک و تنها و دست خالی رها کرده اند.
نسل امروز دختران ما شاید بدون مبالغه، چرب ترین لقمه برای مخالفان اسلام عزیز هستند که به هر شکلی که بخواهند به آنها شکل می دهند، و هر کسی را که برای این معضل دل بسوزاند در گوشه رینگ تنهایی منکوب و مجروح می کند.
دختران و پسران امروز ما در جامعه ای زندگی می کنند که فضای مجازی، حقیقت آن را تشکیل داده است و بزرگترهای – مسئول و غیر مسئول – نیز با رها کردن، حیات خلوتی را برای رساندن آنها به هم مهیا کرده اند، که شاید این روزها بیشتر با ازدواج های کف خیابانی و عاطفی کاذب خود را در آمارها نشان دهد، و چهره های زشت دیگرش پوشیده باشد، اما به زودی و در همین جامعه آمار تجاوز و هتک حرمت و دست درازی آن نیز در صفحه آمارهای پر سر و صدا قابل مشاهده خواهد شد.
شاید اولویت رفع شبهات و جوابگویی به سوال های بی جواب دختران جامعه در قبال حجاب و حیا و عفاف؛ و همین طور روشن کردن گوشه های تاریک ذهن پسران جامعه از شبهات در قبال غیرت و حیا و پاکی، در سنین حدود ۱۳ الی ۱۸ سال، از مهمترین اولویت های ما باشد که اصلا به آنها توجهی نمی شود، مسئله ای که ورود و تلاش همه متولیان و مسئولین فرهنگی و دولتی را می طلبد؛ هر چند مثل اینکه اولویت های امروز جامعه ما به سمت حفظ کرسی ها، صندلی ها، جایگاه ها و رابطه ها و … سوق پیدا کرده است.
به هر ترتیب، اگر همه اجزای تشکیل دهنده جامعه در محور خود، به اندازه کمی هم کار موثر و البته مرتبط با حوزه های دیگر انجام دهند، این جامعه و روزگار دختران و پسرانش بسیار روشن تر از این خواهد بود که هست.
پی نوشت: به نظر نگارنده، با رصدی ساده بر شرایط اجتماعی، فرهنگی و مذهبی میبد، بر دو راهی صعود و سقوط ایستاده ایم. شرایط میبد امروز، با این حجمِ کار نکردن! فاجعه اخلاقی را در پی خواهد داشت، کما اینکه ریزش ستون های حیا و عفاف را چشم های بصیر دیده اند، اما می تواند با کار ممتد و با برنامه نیز به صعود بینجامد؛ به این معنی که مثلا با ورود حداقل ده طلبه پاکار و مطالعه کرده و باتقوا به نظام آموزش کلاسیک، و رفع شبهات قشر دانش آموز – دختر و پسر- در بلند مدت، وضعیت ما بسیار بهتر خواهد شد (حتی این کار کوچک هم اثری فوق العاده خواهد داشت)
گرمای هوا، خیلی ها را می ترساند، چه؛ لباس های جدید، سلیقه های خاص، فضای ولنگاری و بدتر از همه، بی تحرکی و سستی سربازان وظیفه اسلام!، هر روز برهنه تر شدن زنان و دخترانمان را نوید می دهد، فضای شهوت، پدر بچه ها را در می آورد، صحبت ها و درد دل های بچه هایی که اسیر این فضا شده اند و توان مبارزه از دست داده اند را بارها شنیده ام …
آثای کریمی چرا صدا و سیما در انتخابات و راهپیمایی ها از بی حجابان مصاحبه میکنه؟و دنبال یه فرد بزک کرده است؟؟؟آیا این توهین به مردم نیست؟
بسیار زیبا بود …
مشکل از ناآگاهی خانواده و غفلت مسئولین پر مدعا است…
سلام، چطور شد یهو همه چیز افتاد گردن حوزه علمیه و روحانیت؟ ، مگه تو این شهر چقدر برای حوزه علمیه سرمایهگذاری و هزینه شده ( امثال هزینهها ی معمول در دانشگاه ها) ، که شما انتظار از این نهاد دارید؟
با عرض معذرت، اگر روحانی دلسوز فرهنگ اسلامی بخواهد در مجموعه هایی امثال آموزش و پرورش کار کند با هزار چالش و مانع روبهرو می شود که نشان از عدم عزم جدی مسیولین فرهنگی، برای رفع مشکلات دارد
چه خوب است که هستند جوانانی که غیرت در وجودشان موح میزند.
اما چند نکته مهم مرتبط:
۱:تا وقتی برخی روحانیون بانفوذشهر خودشان را به خواب زده اند ونسبت به این مساله ناموسی اینقدر بی تفاوت اند وبر منبر ومسجد همه بحثی مطرح میکنند به جز این مهم
۲: تا وقتی عده ای از همشهریان پول پرست به ازای دریافت پول بیشتر منزل خود را به خانم بد حجاب اجاره میدهند
۳: تا وقتی زنان بد حجاب غریبه به جای آنکه مورد تذکر وخشم مردم قرارگیرند مورد احترام عدهای قرار میگیرند
۴: تا وقتی گمان عده ای بر این باشد که عبادت وخدا پرستی فقط در نماز وروزه ونمازجمعه وروضه و.. میباشد ودیگر نباید نسبت به امور اجتماع مسلمین اعتنا داشت
۵:تا وقتی خیرین ما کار خیر وباقیات الصالحات را فقط در ساخت مسجد وحسینیه و..بدانند واز اصل هدف برقراری دین در جامعه که اصل قیام امام حسین بود غافل بمانند
۶:تا وقتی برخی پدر ومادر ها دختر نوجوان وجوان خود را فقط به هوای کسب مدرک علمی به هر دانشگاه بافضای مختلط وغیراسلامی رهسپار وتشویق میکند
۷ :تا وقتی از حسین وزینب تنها اشک بدون محتوا واثر برایمان مهم باشد
و……
وباز هم مهمترین عامل را خود را به انزوا زدن اکثر روحانیون میدانم ودر فردای حشر از سکوت ننگین در مقابل ظهور اینهمه مفاسد در شهر شهید داه ام به محضر پروردگار شدیدالعقاب عالم شکوه میکنم.
آفرین بر ایشون
هنوز هم اهالی فیروز اباد
بلکه همه میبدی ها یادمون نره تا همین چند سال پیش چقه غیرتی وبا حجاب بودیم ولی کم کم ….
آقای فیروزآبادی دیدگاه شما قابل تقدیر و
عالی بود….
سلام
بااینکه تجربه ی کمی در تبلیغ تو مدارس و بین دانشجویان دارم فقط اینو میدونم
که بهترین کار اینه از خانواده خودمون شروع کنیم
آره از خواهر ومادر وهمسرمون
یاعلی