احسان عابدی
خیلی دوست داریم ژست مدیریت فرهنگی گرفته و در برابر خبرنگاران بنشینیم و بگوییم: «بله! وقتی این همه مردم در نمایشگاه کتاب حاضر میشوند و فلان میلیون تومان هم فروش نمایشگاه بوده است، حتماً گامی در افزایش مطالعه مردم برداشته شده!» اما نمیتوانیم چنین کاری کنیم و معالأسف باید بپذیریم که آمار حضور پررنگ مردم، آماری فریبنده است!
طبق آنچه که اعلام شده، سال ۹۴ در نمایشگاه هشتم کتاب یزد، ۳۰۰ هزار نفر از این نمایشگاه دیدن کردهاند و یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان هم کتاب فروش رفته است. آیا میتوان این آمار را نمودی از جامعه کتابخوان در نظر گرفت؟ یعنی بپذیریم که مردم ما با همین اشتیاقی که در نمایشگاه کتاب حاضر میشوند، کتاب هم میخوانند؟! پس چرا آثار و تبعات آن را در جامعه نمیبینیم؟
باید بپذیریم که آمارهای استقبال مردم از نمایشگاههای کتاب، اطلاعات غلط و فریبنده در حوزه کتاب است و نباید محاسبات متولیان فرهنگی کشور را با خطا مواجه کند چرا که اگر کتابخوانی مردم ما به میزان حضورشان در نمایشگاه کتاب بود، به طور قطع رشد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و روانی فوق العادهای را در جامعه شاهد بودیم.
البته شکی نیست که این استقبال خوب از نمایشگاه به هر حال یک دلخوشی فرهنگی است و باید هم خوشحال بود که مردم، هرچند برای تفریح و تفرج هم که شده، در فضای کتاب تنفس کنند و وقتشان را در نمایشگاه کتاب صرف کنند، اما برداشتهای غیرواقعی از این استقبال ظاهری و تعمیم آن به وضعیت کتابخوانی جامعه کار نادرستی است.
شاید این سؤوال مطرح شود که معیار دیگری در نمایشگاه وجود دارد به نام «میزان خرید کتاب» و این، آماری است که نشاندهنده خرید کتاب توسط مردم است و نمایشی نیست! در اینکه آمار خرید یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی مردم یزد از نمایشگاه سال ۹۴ درست است، تشکیکی وارد نمیکنیم، اما مشاهدات و تحقیقات میدانی نگارنده در نمایشگاه، نکات جالبی را مشخص کرده است:
۱- از ناشران عمومی و تازه آنها که اسم و رسمی دارند اگر سؤوال کنید، حتماً نارضایتی خود را از فروش کم کتاب اظهار میکنند. بعضی از آنها مدعیاند که هزینه رفت و برگشت و غذا و اسکان و… فروشندگان، بیشتر از فروشی است که در نمایشگاه استان یزد داشتهاند!
۲- هنگام خروج اگر به دستان عموم مردم نگاهی بیندازید، میبینید که یا اصلاً خریدی نداشتهاند و یا خرید چندانی نکردهاند. با این وجود چرا آمار فروش نمایشگاه زیاد است؟
۱- اگر سؤوال اول را از ناشران مشهور کمک آموزشی بپرسید، حتماً رضایت خود را از فروش کتاب اظهار میکنند! سال گذشته حتی برخی ناشران آموزشی و کمکدرسی، مجدداً سفارش ارسال کتاب از تهران را داشتند و برخی کتابهای اصلی خود را همان روزهای اول نمایشگاه تمام کردند!
پس بخشی از عمده فروش کتاب در نمایشگاه استانی مربوط به کتابهای کمک درسی و آموزشی است که صد البته ارتباطی با سرانه مطالعه مفید مردم ندارد!
۲- تعداد ناشران و فروشندگان کتابهای به اصطلاح نفیس و در اصل دکوری مانند قرآن و نهجالبلاغههای زرکوب، دیوان حافظ و سعدی و شاهنامه فردوسی و… در نمایشگاه کم نیست و گاهی مردم خرید خوبی از این دست کتابها دارند.
قیمت این کتابها هم گران است و گاه به اندازه پنج برابر یک کتاب رمان و داستان فروخته میشود.
طبیعی است که بخشی از آمار فروش کتاب نیز مربوط به این کتابهاست که باز هم ارتباطی با سرانه مطالعه مردم ندارد!
۳- برخی از ادارات دولتی نیز از تخفیف خوب نمایشگاه استفاده کرده و برای هدایای طول سال خود، چند میلیون تومان کتاب میخرند که عمده این کتابها، همان کتابهای نفیس و زینتی است و باز هم این خرید ارتباطی با سرانه مطالعه مردم ندارد!
۴- گزارش مؤسسه نمایشگاههای کتاب میگوید در نمایشگاه کتاب یزد در سال ۹۴، حدود ۳۰۰ هزار نفر بازدید کرده و یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان کتاب خریدهاند. با یک تقسیم ساده پی میبریم که هر بازدید کننده به طور متوسط ۴ هزار تومان کتاب خریده است. یعنی کمتر از قیمت متوسط یک کتاب!
با این تفاسیر، مشخص است که چرا آمار فروش کتاب در نمایشگاه، کمکی به افزایش سرانه مطالعه مردم نکرده است و نمیتوان آن را به عنوان شاخصی در رشد کتابخوانی جامعه به حساب آورد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰