روایت شنیدنی مرحوم یحیی‌زاده از سفر خود به کربلا به اتفاق نمایندگان

یک ماه پیش که من خیلی مشتاق بودم خانوادگی بیایم ولی وقتی از نایب رئیس مجلس پرسیدم که آن هفته جلسه علنی داریم و او احتمال{تشکیل} داد ، برای اینکه از جلسه علنی غیبت نکنم،انصراف دادم!

  • مرحوم حجه الاسلام والمسلمین یحیی زاده،سال ۸۹ همزمان با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی،به اتفاق چند نفراز دوستان نمایندگان مجلس و غیر نماینده سفر چند روزه ای به کربلای معلی ونجف اشرف داشته اند ،مطالب مفید و ارزنده ای درقالب سفرنامه نوشته اند که بخشهایی از آن که می تواند برای مخاطب هم قابل استفاده باشد به مرور منتشر می کنیم:

کربلای(۴)
دوبار در زمان حیات دیکتاتور عراق(صدام)به عنوان روحانی به کربلا و عتبات عراق آمده بودم سال ۷۸و۷۹
سال گذشته هم {۸۸}که در خرداد ،خانوادگی بایکی از کاروان های تهران آمدم.
هنوز باورم نمی شود…تا ببینیم چه قسمت ما شده است؟آیا ائمه معصومین-علیهم السلام-اذن داده اند؟
دکتر نادران{نماینده وقت مجلس}آدم متدین و موفقی است،در چندسال اخیر در اکثر مناسبت های عرفه،تاسوعا عاشورا،نیمه شعبان،به عتیات می آید و معمولا تعدای از نمایندگان را نیزمطلع می نماید و آنها نیز با اوهستند.او بارها از نجف تا کربلا یا بخشی از مسیر را پیاده طی میکند.
اوچندبار از ما هم دعوت کرد از جمله عرفه همین امسال{سال۸۹}یک ماه پیش که من خیلی مشتاق بودم خانوادگی بیایم ولی وقتی از نایب رئیس مجلس پرسیدم که آن هفته جلسه علنی داریم و او احتمال{تشکیل} داد ، برای اینکه از جلسه علنی غیبت نکنم،انصراف دادم!
اما وقتی گفت برای تاسوعا عاشورا ۲٫۳ روز و مذکر و مجردی،تقریبا مانعی نمی دیدم ،گفتم اسم می نویسم اگر ارباب دعوت کرد می روم،اسم نوشتم تا ببینم ارباب چه خواهد کرد؟!

وقتی اسم نوشتم ،شاید چندساعت بیشتر طول نکشید توقعاتی در من فوران کرد!یادم آمد در زمان جنگ ،یک وقتی ،با خیلی اصرار از خدا خواسته بودم ،حالا که تولدم روز تولد امام حسین –علیه السلام-بوده،مرگم نیز در روز عاشورا باشد!
یاد آمد در دوره قبل ،نمی دانم چرا مثل کسی که بهش الهام می شود ،تصور می کردم که درسال سوم دوره،مرگم فرا می رسد.حالا نمی گویم شاید سال سوم این دوره ،این اتفاق بیفتد!
به هرحال در این سفر با این تصورات،توقعات دیگری هم دارم،ببینم چه می شود!
هرچه بود تقریبا دیروز {دوشنبه۲۲ آذر ۸۹} این سفر قطعی شد،معلوم شد ۱۲ نفر هستیم. با پرواز ماهان ۱۰٫۳۰ سه شنبه پرواز می کنیم و با پرواز عراق ۱۰٫۳۰ شنبه بر می گردیم. اول قرار بود جمعه صبح برگردیم ولی بعد معلوم شد آیت الله سیستانی مرجع تقلید در عراق روز جمعه را روز عاشورا اعلام کردند نه پنجشنبه مثل ایران.
قرار است صبح ساعت ۸ برای اولین بار راهی فرودگاه امام خمینی شوم تا ازآنجا به سفر سه روزه عتبات عالیات بروم،سفری که پنج نماینده و ۶ غیر نماینده و همگی مذکر دریک گروه ۱۱ نفره قرار داریم،باهزینه خودمان،بدون ارتباط با مجلس یادولت،انجام خواهیم داد
سه شنبه ۲۳/۹/۸۹ ساعت ۸ صبح راهی فرودگاهی که تاکنون هرگز ندیده ام! پروازما به بغداد با ماهان ساعت ۱۰٫۳۰ اعلام شده است.بیبینیم چه می شود؟

پرواز با یک ربع تاخیر انجام شد بعد از ۸۰ دقیقه پرواز به بغداد رسیدیم ،حدود۱٫۵ ساعت کارهای تشریفت انجام شد .بایک ماشین شبیه ون{۱۱ نفره} ۱۲ نفری سوارشدیم ،
اول به زیارت جدبزرگوار،امام موسی کاظم و امام جواد –علیهماالسلام-رفتیم. در زیارت کاظمین،حلاوت و حرارت خوبی به لطف خدا پیدا کردم،این سفر مطلع خوبی داشت،خیلی دلم شکست،امیدوارم مفید به حالم قرار گرفته باشد.
خیلی چسبید،خیلی گریه کردم،خیلی درد دل کردم،ازمشکلات مملکت تا مشکلات خودم و خانواده،همه رامطرح کردم،ازکرم باب الحوائج که چیزی کم نمی شود
عزیمت به نجف اشرف
دکتر نادران که نیمه شعبان ۴۰۰ دانشجو را به این سفرآورده بود،ما را به همان جایی در نجف برد که آنها را برده بود.عتبه العلویه(خیاطه..)اگر اشتباه نکنم یعنی آستان قدس حضرت علی-علیه السلام-و ستاد بازسازی آن که دست ایرانی هاست.درخیاطه،آسایشگاه مختلفی بود سالن های متعدد که تخت های خیلی قدیمی باپتوهای کهنه ومندرس گذاشته بودند !یکی گفت مگر سربازیم که ما رابه آسایشگاه آوردند.
ازهمانجا ۳ نفراز ماجدا شدند و رفتند هتل،البته آنها با من که صحبت می کردند استدلالشان بد نبود.می گفتند ما که هتل قناری و… نمی رویم،سفرمان کربلا و نجف است ،چرا پول خرج نکنیم؟گفتم اتفاقا ثواب هم دارد!یکی به شوخی گفت :آقای نادران تا آخر مثل مسلم خودت فقط می مانی و بس!شب همانجا شام خوردیم .هوا خیلی سرد بود بخاری چیزی در آسایشگاه نبود
دکتر نادران،اطلاعات زیادی از سرزمین عراق و عتبات داشت.کربلا و نجف را به تعبیری مثل کف دست می شناخت.همه قسمت ها،خیابان ها،اماکن مذهبی و تاریخی،بسیاری از بزرگان فعلی و قبلی این سرزمین و … به خوبی می شناخت.نقشه جنگ کربلا را با دست خودش در صفحه ای ترسیم کرد و توضیحات مفصلی داد.
حدود ۲ ساعت بیشتر نخوابیدم،بعد به حرم رفتم،البته افراد جدا جدا رفتند،
خلاصه ترین حضور در مسجدکوفه و مسجدسهله
ماشینی دیدیند تا ۹نفر باقیمانده از گروه ۱۲ نفری،به کوفه و سهله برویم،مسافت نسبتا طولانی پیاده رفتیم ،دیشب هم همینطور.درمسیر هرچه آقای نادران اصرار کرد توضیحی بدهم ندادم.دیدم باکاری که در زیارت حضرت امیر-علیه السلام- کردندو مرا مجبور به خواندن زیارت کردند ،اگر باب باز شود دیگر حد یقف ندارد،درحالیکه من نادران را دراین مسائل به مراتب آگاهترو مسلط تر از خودم می دانستم .درمسجدکوفه ،فقط مقام ابراهیم،آدم،معراج و محراب نماز خواندیم و زیارت مسلمو هانی
درمسجد سهله ،نمازاستغاثه به امام زمان(عج)در مقام خواندیم
امتحان عمامه پیچی
صبح بعد ازحرم{مولاعلی}و وقت تجدید وضو ، علی آقا پسر جهانگیرزاده {نماینده ارومیه}که کوچکترین عضو گروه است {دانش آموز کلاس دوم راهنمایی} ظاهرا عمدا عمامه مرا انداخته بود تا خراب شودتا ببیند چه جوری می پیچم،من هم فوری مجدد باز کردم و پیچیدم ،هم علی آقای جهانگیرزاده و یکی دیگر،با دوربین اشان عمامه پیچی مرا فیلمبرداری کردند…

منبع: پایگاه اطلاع رسانی مرحوم یحیی زاده