دغدغه‌های فرهنگی و اقتصادی رهبری

احمد کریمی

از سال ۱۳۶۸ که رهبری انقلاب به دست امام خامنه ای، و حفظ و صیانت از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به دست این بزرگوار است، آنچه که از ایشان دیده و شنیده می شود، بسیار مورد توجه و در خور تامل بوده است. نحوه تحلیل و تفسیر ایشان از مسائل گذشته و استفاده صحیح برای مسائل جاری و آینده این کشور، نوع خاصی از سیستم مدیریتی را نشان می دهد که به آن “مدیریت ولایی” می گوییم.

یکی از تاکیدات مهم رهبر انقلاب از سال ۶۸ و حتی قبل از آن، مسئله “فرهنگ” و نقش آن در حفظ و نگهداری جامعه از خطرات تهدید کننده بوده است. کسانی که سال های سال بیانات ایشان را رصد می کنند، نیک فهمیده اند که رهبر معظم انقلاب بر این موضوع و مسئله مهم بسیار پافشاری کرده اند، اما یکی از اتفاقات جالب در همه این سال ها تغییر رویکرد ظاهری ایشان نسبت به مقوله فرهنگ و مقوله اقتصاد است.

امام خامنه ای در دیدار مسئولین فرهنگی در سال ۷۳ مهمترین دغدغه خویش را در حالی مسئله فرهنگی بیان کردند،‌ که مسئله اقتصاد را مورد دل نگرانی ندانستند، ایشان فرمودند:

در عرصه‌ی مسائل اقتصادی -که آن هم فصل مهمّی از مسائل کشور است- بنده از لحاظ حرکتِ اقتصادی جامعه، هیچ دل نگرانی ندارم. چون در این زمینه، کاری در حال انجام گرفتن است و در مجموع که نگاه میکنیم، کار بدی هم نیست. امروز همه‌ی جوامع دنیا، گرفتارىِ اقتصادی دارند. حتّی همان کسانی که سعی میکنند فشارهای خودشان را هم به ما منتقل کنند، از این بابت گرفتارىِ سختی دارند. البته ما هم بی‌گرفتاری نیستیم. لکن بنده، در باب اقتصاد، هیچ دغدغه و نگرانی ندارم. با این حال، غمی در دل دارم که غمِ گرفتارىِ گرفتاران و طبقات ضعیفِ جامعه است. بالاخره هر کس که بخواهد اسلامی فکر و احساس کند، این غم را دارد. اما در کنار این غم، امید نسبتاً درخشانی هم دارم که ان‌شاءالله مسؤولینِ کشور بتوانند مشکلاتِ اقتصادىِ جامعه را حل کنند. آن‌طور که برنامه‌ها نشان میدهد، به نقطه‌ی حلّ مشکلات هم -هرچند نه در کوتاه مدّت- خواهیم رسید.

…اما در عرصه‌ی فرهنگ، بنده به معنای واقعىِ کلمه، احساس نگرانی میکنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‌هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغه‌ای دارم. البته در سخنرانیها، از این دغدغه با مردم نخواهم گفت؛ اما نمیشود که به شما نگویم. شما خودتان دست‌اندرکاران مسائل فرهنگی هستید و باید از این دغدغه‌ی من خبر داشته باشید. خودِ من هم آدمی بی‌اطّلاع از مسائل فرهنگی نیستم؛ همان‌طور که از مسائل کشور نیز هیچگاه بیخبر نبوده‌ام. لذاست که حقیقتاً در باب فرهنگ، احساس نگرانىِ عمیقی دارم. (لینک)

اما ایشان در چند سال گذشته، دل‌نگرانی خویش را از مسئله اقتصاد زیاد به زبان می آورند و در بیشتر بیاناتشان به آن می پردازند. البته این تاکیدات مکرر، دارای پیش زمینه هایی بوده، که ایشان سعی در هوشیار کردن مسئولین و مردم نسبت به انها داشته است.

در ماه‌های پایانی دولت دهم درباره مسائل اقتصادی فرمودند:

ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردیم. همه‌ی کسانی که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادی بر کشور است. معلوم بود و طراحیها نشان میداد که اینها میخواهند بر روی اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما برای آنها نقطه‌ی مهمی است. هدف دشمن این بود که بر روی اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملی لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملی دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامی جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادی دشمن این است، و این محسوس بود؛ این را انسان میتوانست مشاهده کند.

من سال ۸۶ در صحن مطهر علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه الصّلاه و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم که اینها دارند مسئله‌ی اقتصاد را پیگیری میکنند؛ بعد هم آدم میتواند فرض کند که این شعارهای سال حلقه‌هائی بود برای ایجاد یک منظومه‌ی کامل در زمینه‌ی مسائل اقتصاد؛ یعنی اصلاح الگوی مصرف، مسئله‌ی جلوگیری از اسراف، مسئله‌ی همت مضاعف و کار مضاعف، مسئله‌ی جهاد اقتصادی، و امسال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی. ما اینها را به عنوان شعارهای زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهائی است که میتواند حرکت عمومی کشور را در زمینه‌ی اقتصاد ساماندهی کند؛ میتواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم. مسئله‌ی اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتی مهم است.(لینک)

ایشان در ادامه این روند و در روز اول سال ۱۳۹۵ در حرم مطهر رضوی فرمودند:

امروز یکی از نقدترین و بزرگ‌ترین چالشهای کشور مسئله‌ی اقتصاد ملّی است؛ اقتصاد. انتظار به‌حقّ مردم ما، این است که از یک اقتصاد شکوفا برخوردار باشند، رفاه عمومی باشد، طبقه‌ی ضعیف از وضعیّت غیر‌قابل ‌قبول خارج بشود، از مشکلات نجات پیدا کند؛ اینها انتظارات مردم ما است و این انتظارات به‌حق است؛ اقتصاد کشور نیازمند یک حرکت جدّی و یک کار بزرگ است که من حالا بعضی از خصوصیّات را عرض میکنم. من البتّه چند سال است راجع به اقتصاد حرف میزنم. من در همین جلسه، چند سال قبل از این پیش‌بینی کردم و گفتم دشمنان بر روی اقتصاد ما متمرکز خواهند شد، مسئولین باید به فکر باشند، خودشان را آماده کنند؛ کمرها را محکم کنند برای مواجهه‌ی با خصومت دشمنان و سیاستهای خصمانه‌ی دشمنان که روی اقتصاد کشور متمرکز شده‌اند…

دشمنان ما صریحاً میگویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف آنها این است که مردم ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند؛ …

هدف این است که مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ این را صریحاً میگویند که میخواهیم فشار اقتصادی بیاوریم تا وضعیّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی. این را صریحاً میگویند البتّه بدروغ گاهی ادّعا میکنند که طرف‌دار ملّت ایرانند که این دروغها را نمیشود باور کرد و نباید از دشمن باور کرد، لکن هدفشان همان هدف سیاسی است. میخواهند این امنیّتی که امروز در کشور ما هست را – که این امنیّت، در منطقه‌ی غرب آسیا که ما در آن قرار داریم، بی‌نظیر است؛ بحمدالله امروز نه در شرق ما، نه در غرب ما، نه در شمال ما، نه در جنوب ما، در هیچ کشوری امنیتّی مانند امنیّتی که امروز بر کشور ما و ملّت ما حاکم است، وجود ندارد – به‌دست مردم از بین ببرند و مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیّت؛ و حرکات اعتراضی را در کشور شروع کنند؛ دارند تحریک میکنند، دارند کار میکنند، دارند برنامه‌‌ریزی میکنند. این کاری است که باجدّیّت و با شدّت به‌دنبال آن هستند؛ خب این یک شرایط مهم است، این یک چالش بزرگ است. وقتی یک چنین چالشی در کشور وجود دارد، همه‌ی نیروها باید در کنار هم قرار بگیرد، با هم کار کنند و مسئله‌ی اقتصاد را جدّی بگیرند.(لینک)

باید توجه داشت که در سال های اخیر دولت مردان ما، در مسئله اقتصاد دچار خطای راهبردی شده اند، همین که از طرف رهبری مرتباً تاکید می شود که باید به ظرفیت های داخلی توجه کرد و چشم به خارجی ها نداشت، حلقه گمشده این خطای راهبردی را می توان یافت. امروزه سوای از معضلات مدیریتی که گریبان‌گیر همیشگی ما بوده اند، مدیران اجرایی کشور مبنا را گم کرده اند و بر این خطای بزرگ استمرار نیز ورزیده اند.

اینکه رهبر انقلاب از موضعِ نداشتن نگرانی در زمینه اقتصاد به این موضع رسیده اند، معنی خاصی دارد که نه تنها در خطای راهبردی دولت‌مردان، بلکه در رویکرد سبک زندگی اقتصادی مردم ما نیز مشهود است.

نامگذاری سال های گذشته به نام اقتصاد و مطالبه جدی رهبری از مردم و مخصوصاً مسئولین نظام آنقدر جدی گرفته نشده، که ما با دست خودمان هر روز عرصه را بر خویش تنگ تر می کنیم. متاسفانه با این ایده‌های مدیریتی با ارزش، برخورد شعاری و تبلیغاتی شد و کار به جایی رسیده است که پس از چند سال، هنوز سال هایمان اقتصادی است، در حالی که رشد محسوسی نیز نمی بینیم.

مطمئناً دغدغه های فرهنگی تمام نشده، که هیچ، بلکه بسیار بیشتر هم شده است، اما، ضربه ای که امروز می خوریم، چه در مسائل فرهنگی و چه در مسائل سیاسی و اجتماعی،‌از ناحیه اقتصاد است. وقتی این معضل را حل نمی کنیم و با آن برخورد عملی نمی کنیم، مسئله مهمی چون فرهنگ تحت الشعاع قرار می گیرد. مطمئناً خواسته مقام معظم رهبری این بوده است که معضلات اقتصادی در همان اوایل پیش بینی ها و ارائه راهکار به دولت مردان،‌ با اهمیت قلمداد می شد و با اقدامات موثر و مفید جریان درست را پیش می گرفتند، تا با خیالی آسوده تر به جنگ فرهنگی در مقابل تهاجم بی امان دشمن در این محور برویم.

شعار اقتصادی امسال را، شاید چالشی‌ترین شعار اقتصادی در سال های گذشته می توان یافت. شعاری که مطالبه‌ای جدی در محور کار و فعالیت موثر دارد، و ما بی رودربایسی با خودمان و دولت محترم، باید منتظر نتایج محسوس آن در پایان سال باشیم.