چرا بعضی‌ها راهنمای «راست» می‌زنند اما به «چپ» می‌پیچند؟!

در حیات سیاسی کشور هم از این دست اتفاقات به صورت رایج مشاهده می شود که نشان از قدرت طلبی افرادی دارد که حاضرند برای هر هدفی تغییر مسیر داده و طوری وانمود کنند که ما همان فرد سابق بوده و فقط سطح دیدمان بازتر شده

  • سید عماد موسوی

انسان موجودی کمال گراست و برای رسیدن به اهداف خود نیازمند یک سری برنامه ریزی ها و رابطه هاست. در مسیر رسیدن به این اهداف قطعا انسان ها با واکنش های مثبت و منفی از محیط اطراف روبرو خواهند شد. واکنش هایی از قبیل طرفداری ها و حمایت ها گرفته تا شنیدن انتقادها و تحمل سنگ اندازی ها. هر چه این مسیر آرمانی تر و مهم تر شود این واکنش ها هم تندتر وشدیدتر خواهد شد.

]این واکنش های مثبت و منفی برای هیچ انسانی مستثنی نیست مگر آنکه آن شخص انسانی بی بعد، بی هویت و یا مرده متحرکی باشد. این رفتارهای مثبت ومنفی باعث می شود انسان نسبت به اطراف خود گرایش هایی پیدا کند که با اهداف او سازگار و همخوان باشد و در تمام جوامع بشری، انسانها شاهد این قبیل رفتارها بوده و هستند. همین سنخیت و سازگاری باعث شده تا افرادی که منافع، اهداف و نیازهای مشترکی دارند تشکیل گروه ها و احزابی دهند که مطابق توافقات انجام شده باشد.

در اسلام این جهت گیری ها بسیار مهم برشمرده شده و اهداف و آرمانها نقش مهمی در سعادت جامعه اسلامی دارند. برای مثال می توان به فراز های زیارت عاشورا اشاره کرد که تقریبا اکثر آن از لعن و سلام، برائت و دوستی تشکیل شده است. این مهم خود نشان دهنده حساسیت موضوع تولی وتبری در بزنگاههای تاریخی می باشد. همانطور که اوایل انقلاب بنی صدر با همراهی و حمایت از منافقین سعادت دنیوی و اخروی خود را تباه ساخت. این عدم برائت و دوری از این گروه هزینه سنگینی برای انقلاب داشت و باعث شد بنی صدر برای همیشه به جهنم تاریخ پیوست.

این روند تاریخی وجود داشته و ادامه خواهد داشت و انسانها مجبورند با توجه به نیازهایشان و مشابهتی که دارند به دسته ها وگروههای مورد نظرشان بپیوندند. مطلب مهمی که در اینجا مورد بحث می باشد رفتار اشخاص نسبت به این گروه ها و دسته هاست. رفتاری که در فضای سیاسی کشور هم باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. اگر افراد گرایشها و جهت گیری هایشان بر مبنای اصول و اعتقاداتی باشد که از اسلام و ائمه نشات گرفته است باید یک روند با قاعده و مسیر ثابت را طی کنند و از دوگانگی در رفتار و گفتار بپرهیزند.

این چندگانگی رفتار به صورت محسوسی میتواند خبر از پشت پرده افکار و اهداف اصلی آنان را بدهد. حال این مسیر می تواند به صورت درست یا غلط تغییر کند و جایگاه فرد در اجتماع را نشان دهد. اما چیزی که اکثر اوقات مشاهده شده تغییر مسیر به سمت جریان منفی بوده است که بیشتر در جهت قدرت طلبی بوده و نیت باطل این اشخاص را روشن کرده است.

بعضی از این افراد مدعی اند که هم در مسیر سابق حرکت می کنند وهم در مسیر فعلی. در صورتی که این دو مسیر در جهت تضاد و تقابل با یکدیگر قرار دارند. این افراد بر اساس نیازشان، خود را در یکی از این جریانات قرار می دهند و از آن در مواقع حساس و کلیدی استفاده میکنند. به قول معروف هم پشت سر علی علیه السلام نماز می خوانند و هم سر سفره معاویه غذا می خورند. این تغییر مسیر را نمی توان جز نفاق و دو رویی نام دیگری نهاد. این چند رنگی و نفاق اگر با بصیرت افزایی روشن و به مردم منتقل شود قطعا مردم به این جریان اعتماد نخواهند کرد.

حال در حیات سیاسی کشور هم از این دست اتفاقات به صورت رایج مشاهده می شود که نشان از قدرت طلبی افرادی دارد که حاضرند برای هر هدفی تغییر مسیر داده و طوری وانمود کنند که ما همان فرد سابق بوده و فقط سطح دیدمان بازتر شده است! در صورتی که وقتی حرف از اصول به میان می آید دیگر وقت معامله و بده بستان نیست. مخصوصا نسبت این افراد با جریانات معلوم الحال همچون فتنه ۸۸ قطعا در نظرگاه مردم تاثیر خواهد داشت و بهتر جایگاه این افراد در نظام شناخته خواهد شد. امید است مردم هم نسبت به این موضوع با آگاهی برخورد کنند و مطالبه خود از این افراد را فراموش نکنند. اشخاص مد نظر هم باید پاسخگوی چنین اتفاقاتی باشند و جواب قانع کننده ای در برابر مردم داشته باشند.