بازی بابانوئل!

ابوالفضل امامی میبدی

  • حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی میبدی

هر روز که از خیابان رد می شویم دهها آگهی تبلیغاتی، مثل چراغ قرمزی بر سر راه مان سبز می شود؛ که به بهانه تبریک میلاد، رهگذران را به همه چیز دعوت می کنند به جز آنچه مسیح علیه السلام می خواهد!

بابانوئل قصه است ولی انگار باورمان شده است که باید در روز میلاد تو، این عروسکی که به جای ریشه، ریش دارد را در همه جایی شهر آذین ببندیم تا زندگی مان مبارک شود.

چقدر برای آذین و سرود و نمایش بابانوئلی وقت می گذاریم که خودمان قصه کرده ایم، اما برای مسیحی که خداوند برای نجات ما از دامن مریم مقدس آفریده است، برنامه شایسته ای نداریم!

مسیح زنده است و از آسمان به ما نگاه می کند و منتظر روزی است که ما آماده استقبال از وی در خانه و محله و شهرمان باشیم و بخواهیم که جهان را با کمک ایشان و در رکاب منجی بزرگ عالم، پر از عدالت و مهربانی کنیم. تا آن روز، گناه ظلم به کودکان فقیر و گرفتار خشونت، بر گردن کسانی است که آماده آمدن مسیح نیستند.

ما هر اندازه هم که بابانوئل را تبلیغ کنیم، او واقعاً پدر کودکان دنیا نمی شود. او تنها پدری است که هیچ گاه برای کشته شدن هیچ یک از فرزندانش گریه نکرده است؛ او همیشه می خندد، حتی در مراسم قتل کودکان مسیحی در سوریه به دست وهابیت و داعش!

اما من می توانم قسم بخورم که حضرت مسیح بر مصائب کودکان یتیم و بی خانمان و کودکان بدون پدر و مادر پرورشگاه ها گریه می کند با مریم مهربان؛ که خسته شده است از بس که فقط مجسمه سنگی عیسی را در میدان شهر و کلیساها در آغوش گرفته است و سر پا ایستاده است. حتی «مجسمه» مریم هم می خواهد خم شود و یتیمانی که برای سال نو فقط دردهای تازه دارند را بغل کند و کودکان گرفتار ترور و خشونت را محکم در آغوش بفشرد و مادرانه نوازش کند.

مسیح جان! می بینی چطور تو را فراموش کرده ایم؟ تو تنها کسی هستی که روز تولدت را در روز روشن و جلوی چشم همگان با یک عروسک جا زنی کرده اند و به جای تو، بابانوئل را در شهر، آذین بسته ایم! راستی اگر کسی فقط تولدت را تبریک بگوید ولی زندگیت را انتظار نکشد، آیا ترا کشته است؟

ای کاش در روز میلاد تو، مردم رُم منتظر میلاد دوباره بودند و وعده آمدنت را به همدیگر تبریک بگویند!

رم ۲۵ دسامبر ۲۰۱۵