روایت مرحوم یحیی‌زاده از دیدار با مادر شهید زارعی

توضیح: جهت آشنایی با عملکرد روزانه ی نماینده ی خدوم و پرکار، مرحوم حاج آقای یحیی زاده، با استفاده از دفتر روزنوشت های ایشان فهرستی از عملکرد روزانه آن فقید سعید در ۱۰ سال پیش در همین روزها تقدیم می داریم. شنبه ۵ آذر ۸۴ صبح: حضور در آیین غبارروبی امامزاده جعفر یزد – حضور […]

توضیح:

جهت آشنایی با عملکرد روزانه ی نماینده ی خدوم و پرکار، مرحوم حاج آقای یحیی زاده، با استفاده از دفتر روزنوشت های ایشان فهرستی از عملکرد روزانه آن فقید سعید در ۱۰ سال پیش در همین روزها تقدیم می داریم.

شنبه ۵ آذر ۸۴

صبح: حضور در آیین غبارروبی امامزاده جعفر یزد – حضور در دفتر نماینده در تفت و پاسخگویی به مراجعان – بازدید از روستای حسینی تفت و بررسی مشکلات آنجا – بررسی برخی مسائل تفت در فرمانداری تفت

عصر: حضور در دفتر نماینده در میبد – شرکت در همایش بسیجیان میبد در مسجد امامزاده سید قنبر

شب: جلسه پرسش و پاسخ مردمی با حضور برخی مسؤولان شهرستان میبد در مسجد امامزاده سید قنبر – حضور در جلسه برخی فعّالان سیاسی

بخشی از روزنوشت امروز:

الف. مربوط به جلسه پرسش و پاسخ

حدود ساعت ۶ [شب] جلسه [پرسش و پاسخ] را شروع کردم. سؤالاتی مطرح شد؛ کم‌کم حجم آنها زیاد شد. بعضی نوشته‌ها مربوط به یک نفر بود، یکسانی خط، کاملاً این را نشان می‌داد. بعضی از افراد شاید تا ۲۰ سؤال مطرح کرده بودند.

من تا [ساعت] هشت و چند دقیقه، پاسخ دادم و سپس به مسؤولانی که سؤالاتی از آنها مطرح شد، گفتم تا پاسخ دهند. آنها نیز در مجموع حدود ۴۰ دقیقه پاسخ [دادند]. جلسه حدود یک ربع به ۹ و بعد از سه ساعت و ربع پایان یافت.

چند نکته:

ابتدا جلسه بسیار خلوت بود و تعداد مردم کمتر از نصف تعداد مسؤولان بود. برای اوّلین بار از مسؤولان خواسته بودم شرکت کنند و آنها سنگ تمام گذاشته بودند! فرماندار- بخشدار- شهردار- شورا- رئیس دانشگاه آزاد- رئیس آب و فاضلاب- رئیس گاز- رئیس مخابرات و… شرکت داشتند…
گاهی با تکّه‌هایی موجب تلطیف فضا و ایجاد نشاط می‌شدم…
جلسه بدون تنش و چالش برگزار شد و دیگر آن انتقادات تند در مورد شهردار و شورا دیده نشد…

ب. مربوط به جلسه فعّالان سیاسی

…در راه که به خانه می‌آمدم، در فکر خیلی چیزها بودم. به هر حال لازم است به همه کسانی که بعد از من در این مسیر قرار می‌گیرند، تذکر دهم که عزیزان، در جلسات تبلیغاتی آغازین شما، دوستانت و خودت شعار [می‌دهید] که مثلاً فلان شخص که مسؤول شده، دوستانش، دورش جمع شدند و این چه معنایی داشته؟ ولی وقتی به قدرت رسیدی، خواهی دید کسانی که این روش‌ها را نکوهش می‌کردند و ناصحیح می‌دانستند، چه بسا خود، به سهم‌خواهی خواهند پرداخت و در این مسیر، خود را به آب و آتش هم خواهند زد!

یکشنبه ۶ آذر ۸۴

صبح: سرکشی به دو خانواده شهید در محمودآباد میبد – بازدید سرزده از اداره بهزیستی میبد – حضور در دانشگاه آزاد میبد

بعد از ظهر: جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه آزاد بعد از نماز ظهر به مدت دو ساعت – بازدید از روستای گلویک نصرآباد با حضور برخی مسؤولان شهرستان تفت و بررسی خواسته‌ها و مشکلات مردم شب: حضور در محفل انس با قرآن در نصرآباد

بخشی از روزنوشت امروز:

رأس ساعت ۹ به فرمانداری رفتم تا ابتدا، سرزده و بدون خبر قبلی به بازدید فولاد بپردازیم؛ ولی آنجا که رسیدم، فرماندار گفت امروز به مناسب هفته بسیج، چند اکیپ چند نفره مشغول بازدید از خانۀ شهداء هست، ما هم به یکی از خانواده‌های شهداء سربزنیم، بعد به فولاد برویم. به محمودآباد رفتیم و به خانۀ پدر شهید زارعی که این پدر هم دو ماه پیش مرحوم شده‌ بود چند دقیقه‌ای نشستیم، گفتند خانۀ بعدی، خانۀ پدر مجید زارعی (عضو شورا) است که پدر شهید است لهذا به آنجا هم رفتیم. وقتی بیرون آمدیم دیگر وقت نبود به فولاد برویم، فرماندار گفت به یکی از ادارات به صورت سرزده، سری می‌زنیم و چون بهزیستی نزدیکترین بود، به آنجا رفتیم و از این اداره بازدید کردیم.

مادر مجید که همسفر حج ما بود، چقدر اظهار خوشحالی می‌کرد از آن سفر که همراهش بودم، چه شادی و شعف پیدا می‌کرد وقتی یاد آن سفر می‌افتاد و چقدر از من به خاطر آن سفر تجلیل می‌کرد! البته من هرگاه به یاد سفرهای … عمره و حج آن روزها می‌افتم خیلی خود را کنترل می‌کنم تا مردم اشکم را نبینند!
البته طی این سه هفته در عالم خواب دو بار به عمره رفتم، هر دو بار در عالم خواب، زیارت مفصل و دلنشین از اجداد طاهرین در مدینه داشتم؛ در یکی، طواف هم انجام دادم و مکه هم داشتم! یک بار هم طی این سه هفته به عتبات رفتم! من معمولاً آدمی نیستم که خیلی خواب ببینم و اصولاً در مورد یک موضوع هم خواب مکرر، یاد ندارم؛ ولی در این مورد خاص، بالاخره در خواب، این زیارتهای شیرین را به صورت مکرر و متوالی دیدم!

… شب شهادت امام ششم علیه السلام است. دلم برای بقیع و مدینه گرفته است؛ مرغ دلم گشته گرفتار بقیع! خدایا رحم کن؛ ما را محروم نکن!

دوشنبه ۷ آذر ۸۴

صبح: حضور در دفتر نماینده در میبد جهت ملاقات‌های مردمی

عصر و شب: بررسی ۳۵ نامه مردمی و نگارش نامه‌های مربوط به آن خطاب به مسؤولان به مدت سه و نیم ساعت

سه‌شنبه ۸ آذر ۸۴

صبح: حضور در تفت و ملاقات با امام جمعه محترم تفت (حاج آقای حسنعلی) – حضور در برنامه مانور زلزله در هنرستان دخترانه تفت به همراه مسؤولان – بازدید از مرکز فنی و حرفه‌ای شهید مطهری تفت و بررسی مشکلات و نیازهای آن مجموعه – بازدید از شرکت تولید لامپ ماشین

عصر: حضور در جلسه معاونت عمرانی استانداری به همراه فرماندار تفت و بخشدار نیر و با حضور چند مدیرکل جهت بررسی مشکلات مناطق سخوید و زردین و نیر

شب: حضور در منزل [مرحوم] دکتر سیدرضا میرحسینی بعد از مراجعت ایشان از سفر زیارتی مشهد – دو ساعت مطالعه

منبع: پایگاه اطلاع رسانی مرحوم یحیی زاده