شعری در رثای حاجیان شهید

• شعر از: صابر آقایی میبدی

امیدوارم متن زیر جسارتی به شعرا و سرایندگان معزز نباشد چراکه متاسفانه نگارنده حقیر شاعر نیستم و شعری هم تاکنون نگفته ام.اما نمی دانم چه شد که وقتی قلم به دست گرفتم تا نجوایی داشته باشم، شعروار زمزمه شد. با عرض معذرت از تمامی شاعران و نویسندگان.

بازندای لبیک یا حسین حاجیان به گوش می رسد،
باز هم صدای العطش ابناء الحسین(ع) می رسد،
وز شرم و حیای یزیدیان خبری نیست که نیست،
چرا که باز خبر کشتن مردم یمن می رسد،
روضه حج نیمه تمام حسینیان امروز
اینچنین با سوز به دیده و قلب جهانیان می رسد
عریان و‌عطشان،‌ ذاکر و مظلوم و پردرد
گویا که ماجرای عجیب کربلا به تکرار می رسد
فریاد هل من ناصر ینصرنی در دشت خون
خورشید، شرمی که ضرب پوتین گرگها می رسد
حاجیان وعده حق که خونتان بی برکت نیست
امید ظهور عج به یُمن خونتان تعجیل می رسد
شمر زمان ما دگر آبرویی برایش نمانده است
صدای فتح مبین مکه از سوی صنعا می رسد
کفن پوشان زائر حجکم مقبول و مشکور سعیکم
طوبی لکم صدایتان ازبهشت بگوش می رسد
سگی نجس به دریای دین محمد چه سود باشد
که آل سعود با خیانتش به رسوا شدن می رسد
زمزم که شفایش به هر درد مسلم و مومن است
زهریست که بر حلقوم وهابیت کافر می رسد