ماجرای اصلاح سر امام خمینی(ره)

حجه الاسلام و المسلمین سید اسدالله امامی

  • حجه الاسلام و المسلمین سید اسدالله امامی

یک سلمانی در نجف اشرف بود که طلاب و علماء را اصلاح می کرد و اسم مغازه اش “حلاقه المومنین”(آرایشگاه مومنین) بود. وقتی امام خمینی(ره) به نجف مشرف شدند، صاحب این سلمانی به منزل حضرت امام آمده بود و از ایشان خواسته بود تا هر وقت ایشان نیاز به اصلاح دارند، ایشان را اصلاح کنند اما حضرت امام بعد از تشکر از سلمانی گفته بودند: من نیازی به سلمانی ندارم.

صاحب سلمانی از اینکه حضرت امام خمینی(ره) قبول نکرده بودند تا اصلاحشان کند، ناراحت شده بود و نزد حاج آقا مصطفی رفته بود و قضیه را به ایشان گفته بود. حاج آقا مصطفی فرموده بودند: حضرت امام همیشه خودشان، خودشان را اصلاح می کنند و زمانی که در ایران هم بودند نمی گذاشتند کسی اصلاحشان کند. نه از این بابت که شما را قبول ندارند یا سلمانی دیگری دارند.

من به چشم خودم هم این قضیه را دیدم. روزی برای گرفتن جواب نامه آیت الله صدوقی به منزل حضرت امام(ره) رفتم و دیدم که حضرت امام در اندرونی کنار صحن منزل در حالی که پارچه ای دور گردن پیچیده اند و یک ماشین اصلاح دستی در دست دارند مشغول اصلاح خود هستند. جلو رفتم و سلام کردم و از ایشان خواستم تا اجازه دهند تا موهای سرشان را اصلاح کنم ولی ایشان قبول نکردند و فرمودند شما نامه آقای صدوقی را بخوانید.

در حالی که ایشان مشغول اصلاح سر خود بودند، من نامه را خواندم که در آن نامه آیت الله صدوقی از  حضرت امام(ره) اجازه خواسته بودند تا به قم بروند ولی حضرت امام فرمودند: در جواب بنویسید که شما باید در یزد بمانید و نباید به قم بروید.