به گزارش “میبدما”، علامه محمد تقی جعفری در صفحه ۱۷ کتاب معروف خود «حقوق جهانی بشر» مینویسد:
مثال واضحی داریم که برای توضیح وضع بشر در مقابل قوانین، بارها از آن استفاده کردهایم. آن مثال چنین است: فرض کنیم برای ساختن باشکوهترین و باعظمتترین کاخ مجلل که نظیری در تاریخ نداشته باشد، متخصصترین مهندسها و آرشیتکتها را جمع کنیم و از آنها برای ساختن کاخ مزبور، نقشه بخواهیم و آنان نیز خواسته ما را اجابت کرده و عالیترین نقشه را آماده کنند. آنگاه مطابق دستورهای آن متخصصان، بهترین و محکمترین مصالح را تهیه کنیم و هنگامی که متخصصان بگویند همه چیز آماده و تکمیل شده، حال مکانی را که کاخ باید ساخته شود را به ما نشان دهید تا نقشه را پیاده کنیم، متخصصان را سوار خودرو کنیم و به دامنه یک کوه آتشفشان برده، به آنان بگوییم: ساختمان باید در قله همین کوه آتشفشان ساخته شود؛ خصوصا که دود و گاز و دیگر علائم آتشفشانی هم در حد تهدید هستند!!
در یک چنین معادلهای گمان نمیرود متخصصان، سخنی جز این داشته باشند: «آیا در این جا آمبولانس بیمارستان روانی هم پیدا میشود؟!»
اکنون میتوانید این مثال را به کاخهای مجلل حقوقی امروز ما تشبیه کنید که آشکارا بر فراز قلههای آتشفشان درون هویپرستان و خودکامگان و قدرتطلبان سلطهجو -که اکثریت مردم انسان نما را تشکیل میدهند- بنا شده است.
به همین جهت است که میگوییم تا یک تعلیم و تربیت صحیح بر مبنای اصول عالی انسانی، آتشفشانهای درون مردمان خودمحور و سودپرست و لذتگرا را خاموش نسازد و وجود آنها را به زمینهای قابل کشت اصول حقوق انسان ساز مبدل نکند، محال است این قبیل نظامهای حقوقی -و حتی عالیتر از آنها- از عهده وارد کردن جوامع بشری به حیات معقول برآیند؛ خصوصا با تبعیضهای اسفانگیزی که در اجرای این حقوقها دیده میشود.
عالی عالی جالب