شبهه‌ناک؛ اما به‌نام حقوق زن!

احمد کریمی

با نگاهی به مسئله فرهنگ در کشورمان و مسائلی که در این حوزه به نحوی برجسته‌تر و مهمتر بوده‌اند، مدتی است که بحث خوانندگی و نوازندگی زنان در جامعه ما رونقی دیگر گرفته است.

از یک سو گروهی شدیداً از این مسئله دفاع می‌کنند و با ارائه دلیلی چون به صحنه آوردن زنان در امور و فعالیت‌های اجتماعی این موضوع را توجیه می‌کنند. گروهی دیگر اما، شدیداً در برابر این موضوع جبهه‌گیری کرده‌اند و این موضوع را سوء‌استفاده از جنس زن، و همین طور استفاده از زنانی می‌داند که موجب فساد اخلاق در جامعه می‌شود.

در این میان “وزارت ارشاد اسلامی” به نوعی با دفاعیاتی که در این مدت انجام داده است، سعی خود را کرده و تلاش خود را به این مهم معطوف داشته است که گروه اول را در برابر گروه دوم حمایت کند و به نوعی با استفاده از “دستمایه مجوز قانونی” دهان مخالفان را ببندد!

وزارت ارشاد کار درستی می‌کند؟

حال با یک سوال مواجه هستیم، که کار وزارت ارشاد به عنوان یکی از متولیان فرهنگی و مسئول در سیاست فرهنگی کشور، درست است یا غلط؟

در آیاتی از قرآن کریم به مرزها و حدود الهی اشاره شده است و به نوعی انسان‌ها را از نزدیک شدن به حدودی که سرپیچی از فرامین الهی باشد، نهی می‌کند:

… تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها (بقره/ ۱۸۷)

… اینها حدود فرمان خداست، بدان نزدیک مشوید…

در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است:

کارها بر سه‌گونه است: حلال آشکار، حرام آشکار و شبهاتی میان این دو که کاملاً حکمش معلوم نیست. پس، هر کس موارد شبهه را ترک کند مسلماً از محرمات نجات یابد و هر کس شبهات را بگیرد، قهراً به حرام می‌افتد و از آنجا که نمی‌داند به هلاکت می‌رسد.(اصول کافی/ ج۱ ص ۶۸)

امیرالمومنین علی (ع) می‌فرماید:

امور عالم بر سه گونه است: حلال آشکار، حرام آشکار و شبهاتی میان این دو. هر کس از موارد شبهه‌ناک پرهیز کند مسلماً نسبت به موارد قطعی پرهیزکارتر است، چون گناهان قرقگاه خداوند است و هر کس گله‌ی خویش را در اطراف قرقگاه بچراند ممکن است وارد آن شود.(نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه ج۱ ص ۲۲۵)

مسلماً این دستورات وقتی از حوزه فردی وارد بر حوزه اجتماعی و وظیفه مسئولین حفظ اخلاقیات اجتماعی می‌شود اهمیتش به مراتب بیشتر می‌شود. به این مفهوم که “وزارت ارشاد” با ورود به محوطه و قرقگاه گناه و نزدیک شدن به حدود الهی، زمینه به گناه کشیدن اجتماع را فراهم می‌کند، چه بخواهد چه نخواهد و این شجاعت را به افرادی که یک جامعه غربی را آرزو می‌کنند و تضادهایی با اسلامی شدن جامعه دارند، می‌دهد که به سهولت و راحتی با توجیه و دست‌مایه “مجوزهای وزارت ارشاد اسلامی” جامعه را به محوطه گناه بکشند.

پر واضح است که وزارت فخیمه ارشاد نیز در کارهای انجام شده‌ای چون خوانندگی زنان و برخی از کنسرت‌ها و فیلم‌ها و … و… مجبور به هزینه کردن از خود می‌شود و همه توانش صرف جواب دادن و توجیه هوسرانی‌های دیگران می‌شود.کار وزارت ارشاد به جایی می‌رسد که توانش صرف اثبات پایین‌تر بودن صدای زن در فلان آلبوم می‌شود در حالی که همین ارگان فرهنگی مهم  باید با فاصله زیادی از قرقگاه گناه، در حال فرهنگ سازی اسلامی در جامعه باشد !

زنان و فعالیت اجتماعی

متاسفانه در این روزگار و در کشوری اسلامی چون ایران، فریاد درست و به‌جای “حقوق اجتماعی زنان” از جبهه کسانی بلند است که نه حقوق زنان را می‌فهمند و نه اجتماع برایشان ذره‌ای اهمیت دارد. وقتی حقوق زنان و آمدن آنها در عرصه فعالیت‌های اجتماعی با انحرافی بزرگ، به ورود زنان به عرصه خوانندگی، نوازندگی و هنرمندی در سینما و تلویزیون تعبیر می‌شود، مسلماً باید منتظر نتیجه آن که خرابی و فساد جامعه نیز هست، باشیم.

با نگاهی به حقوق واقعی زنان در اسلام-قرآن و سیره- به این نتیجه می‌رسیم که هیچ مکتبی چون اسلام ناب محمدی به زنان ارزش و شأن واقعی‌اشان را هدیه نداده است. اما کسانی که با اسلام به نوعی مشکل دارند و در قلوبشان مرضی نهفته است، با دستمایه کوبیدن مسائلی چون حجاب و دست‌و‌پاگیر بودن آن و برخی از خطوط قرمز اسلام برای جنس زن، سعی در آوردن جنس زن به محوطه تمتعات و هوای نفسانی خویش دارند.

چرا باید برخی و مخصوصاً وزارت ارشاد با ورود به یک فضای مبهم و آماده شده برای سوء استفاده هوسرانان، دفاع از گناه را دفاع از فعالیت زنان در اجتماع بدانند؟!

مگر نمی‌شود زنان عالمه زیادی که در جامعه هستند، الگو و نماد فعالیت زن در اجتماع شوند؟ کم نداریم زنانی که در پژوهشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی، مراکز قرآنی و … و … باعث افتخار خود و جامعه خود هستند ! چرا به جای آنها دقیقاً روی کسانی زوم کنیم که موجب سقوط و انحطاط جامعه هستند ؟! چرا باید زنان را در کنار مردان به اصطلاح هنرمند قرار دهیم و نتیجه بگیریم که آنها هم حق دارند چون مردان به مسائلی از این قبیل بپردازند و آن را حتی اجتماعی کنند؟!

شهید مطهری در کتاب “حقوق زن در اسلام” (+)بعد از پرداخت زیبا و جامعی که به موضوع زن در اجتماع دارد، از قول الکسیس کارل می‌گوید:

نبایستی برای دختران جوان نیز همان طرز فکر و همان نوع زندگی و تشکیلات فکری و همان هدف و ایده‌آلی را که برای پسران جوان در نظر می‌گیریم، معمول داریم. متخصصین تعلیم و تربیت بایداختلافات عضوی و روانی جنس مرد و زن و وظایف طبیعی ایشان را در نظر داشته باشند، و توجه به این نکته اساسی در بنای آینده تمدن ما حائز کمال اهمیت است.

فراموش نکنیم که غرب نیز با پرداخت به همین موضوع و نمایاندن “زن کامله و زن الگو” در فضای شهوانی، با ابزار رسانه‌های قدرتمندی مانند سینمای هالیوود، سعی در تعریف متفاوتی از زن و فعالیت‌های او در اجتماع دارد. و این زن را مدام در بوق و کرنا کرده و جار می‌زند. غرب هیچ‌گاه زن دانشمند، عالم و محقق و نخبه خود را جلوی چشم‌های “الگوپذیر” نمی‌گذارد…